فیک : ددی مافیایی من
فیک : ددی مافیایی من
پارت : 64
هیونجین : باید باهم ازدواج کنید ( دیری ری رین 😔😐)
جیا : چـ چی؟
هیونجین : همینی که شنیدی
جیا : حتا فکرشم نکن
هیونجین : دوست نداری که باهاش ازدواج کنی؟
هیونجین : مگه دوستش نداشتی؟
جیا : داری میگی داشتم
جیا : الان دیگه هیچ کس رو به اندازه تهیونگ و اعضای باندش ( منظورش پسراست 🌝)
دوست ندارم
هیونجین : چه دوستش داشته باشی چه نه باید باهاش ازدواج کنی
جیا : هه
جیا : به همین خیال باش
جیا ویو :
اینو گفتم و از اتاقه هیونجین رفتم بیرون و رفتم داخله اتاقه خودم
نتونستم جلوی خودمو بگیرم و زدم زیره گریه و خیلی اروم شروع به حرف زدن کردم
جیا : خدا اخه من چرا انقدر بدبختم؟ ( اروم)
جیا : الان میخوان کاری کنن که من با کسی که دوستش ندارم ازدواج کنم و از کسی که دوستش دارم دور بمونم ( اروم)
جیا : حتا یه شماره هم از ته ندارم
جیا : وایسا ببینم
جیا : شماره ته رو ندارم ولی شماره جینو که دارم
( سریع رفتم و گوشیمو برداشتم و زنگ زدم به جین)
جین ویو :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پارت : 64
هیونجین : باید باهم ازدواج کنید ( دیری ری رین 😔😐)
جیا : چـ چی؟
هیونجین : همینی که شنیدی
جیا : حتا فکرشم نکن
هیونجین : دوست نداری که باهاش ازدواج کنی؟
هیونجین : مگه دوستش نداشتی؟
جیا : داری میگی داشتم
جیا : الان دیگه هیچ کس رو به اندازه تهیونگ و اعضای باندش ( منظورش پسراست 🌝)
دوست ندارم
هیونجین : چه دوستش داشته باشی چه نه باید باهاش ازدواج کنی
جیا : هه
جیا : به همین خیال باش
جیا ویو :
اینو گفتم و از اتاقه هیونجین رفتم بیرون و رفتم داخله اتاقه خودم
نتونستم جلوی خودمو بگیرم و زدم زیره گریه و خیلی اروم شروع به حرف زدن کردم
جیا : خدا اخه من چرا انقدر بدبختم؟ ( اروم)
جیا : الان میخوان کاری کنن که من با کسی که دوستش ندارم ازدواج کنم و از کسی که دوستش دارم دور بمونم ( اروم)
جیا : حتا یه شماره هم از ته ندارم
جیا : وایسا ببینم
جیا : شماره ته رو ندارم ولی شماره جینو که دارم
( سریع رفتم و گوشیمو برداشتم و زنگ زدم به جین)
جین ویو :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۰.۲k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.