مافیایمرگ

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
#مافیای_مرگ

Port:¹⁴
یکی یکی بازش کرد

+ج‌.ج.جونگکوک ببخشید دیگه تکرار نمیشه

_اووو ترسیدی نترس درسته اولش درد داره اما بعدش عادی میشه

لباسشو در اورد و هلم داد رو تخ/ت میخواستم بلند شم که کل وزنشو انداخت
ر/وم

+جونگکوک غلط کردم ولم کن(گریه)

_دیگه دیره عزیزم

لبا/سمو با یه حرکت در او/رد

+جونگکوک ولم کنننن خواهش میکنم دیگه به حرفت گوش میدم ولم کن (گریه)

بدون توجه به حرفم هجوم برد سمت گردنم

گاز میگرفت، می//مکید، ل/یس میزد و منم اشک میریختم

سرشو گرفت بالا

_چرا گریه میکنی من که هنوز کاری نکردم(نیشخند)

+ولم کن (گریه )

_وایس الان تموم میشه عزیزم( خنده )

خنده شیطانی کرد و اومد سمت ل/بام دستمو بردم سمتش که جداش کنم دستانمو

قفل کرد بالا سرم انقدر گریه کردم که گونه هام خی.س شد

زبونشو تو دهنم چرخوند حالم داشت میخورد به هم

از ل/بام دل کند و گونمو بوسید


رفت پایین تر بازم اون حس لعنتی تح//ریک شدم کارام دست خودم نیومد

نا خود اگاه صدام در اومد که جونگکوک نگاهم کرد و گفت

_افرین خوبه همینطوری ادامه بده صداتو دوست دارم

+جونگکوک(تح//ریک)

_جانم(خمار)

دستمو بردم تو موهاش و چنگ میزدم

+نکن بسه (تح//ریک).

_اوو عزیزم تح//ریک شدی اشکال نداره بیا ادامه بدیم

+نه بسه...........
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•