Young boss(بخش سوم) 💥
رئیس جوان(بخش سوم) 💥
با چشمام اشاره کردم که شمارش رو بزنه اونم گوشی رو گرفت و شمارش رو زد.....
-«خوب میز تو اونجاست»
#ا.ت
وای چقدر میزم قشنگه.
جیمین«خوشت اومد؟»
-«اره»
(5ماه بعد)
#جیمین
پنج ماه از اینکه ا.ت اومد اینجا میگذره.......توی این مدت احساس عجیبی بهش دارم هر وقت میبینمش قلبم تند میزنه اهههههه.....تو فکر بودم که ا.ت اومد داخل
ا.ت«جیمین شی تو فکری؟»
-«چی.... ها... اره تو فکر مهمونی امروز بودم...... اممم ا.ت میتونی امروز به عنوان دوست دخترم باهام بیای؟»
ا.ت«باشه......من باید برم خرید لباس مناسب ندارم»
جیمین«منم باید برم خرید بیا با هم بریم»
#ا.ت
قبول کردم قرار شد ساعت 4 بریم خرید اونم میاد دنبالم...... چند وقته رفتارش خیلی عجیب شده....... ولش اصلا خودم چرا وقتی میبینمش قلبم تند میزنه.... اوففف اماده شم ساعت 3 هست
#یک_ساعت_بعد
-«اومدی؟» ......«اها دیدمت»
جیمین«سلام»
-«سلام... کجا میخوایم بریم حالا؟»
جیمین«خودت میبینی»
#دو_ساعت_بعد
#جیمین
جیمین«واووووووو چقدر قشنگ شدی با این لباس»
-«مرسی.... خوب تو هم لباس انتخاب کردی بریم؟»
جیمین«خب تا مهمونی 1 ساعت دیگه مونده بریم ارایشگاه؟»
-«اممممم باش بریم»
رفتیم یک ارایشگاه معروف..... وقتی کارشون تمام شد......
با چشمام اشاره کردم که شمارش رو بزنه اونم گوشی رو گرفت و شمارش رو زد.....
-«خوب میز تو اونجاست»
#ا.ت
وای چقدر میزم قشنگه.
جیمین«خوشت اومد؟»
-«اره»
(5ماه بعد)
#جیمین
پنج ماه از اینکه ا.ت اومد اینجا میگذره.......توی این مدت احساس عجیبی بهش دارم هر وقت میبینمش قلبم تند میزنه اهههههه.....تو فکر بودم که ا.ت اومد داخل
ا.ت«جیمین شی تو فکری؟»
-«چی.... ها... اره تو فکر مهمونی امروز بودم...... اممم ا.ت میتونی امروز به عنوان دوست دخترم باهام بیای؟»
ا.ت«باشه......من باید برم خرید لباس مناسب ندارم»
جیمین«منم باید برم خرید بیا با هم بریم»
#ا.ت
قبول کردم قرار شد ساعت 4 بریم خرید اونم میاد دنبالم...... چند وقته رفتارش خیلی عجیب شده....... ولش اصلا خودم چرا وقتی میبینمش قلبم تند میزنه.... اوففف اماده شم ساعت 3 هست
#یک_ساعت_بعد
-«اومدی؟» ......«اها دیدمت»
جیمین«سلام»
-«سلام... کجا میخوایم بریم حالا؟»
جیمین«خودت میبینی»
#دو_ساعت_بعد
#جیمین
جیمین«واووووووو چقدر قشنگ شدی با این لباس»
-«مرسی.... خوب تو هم لباس انتخاب کردی بریم؟»
جیمین«خب تا مهمونی 1 ساعت دیگه مونده بریم ارایشگاه؟»
-«اممممم باش بریم»
رفتیم یک ارایشگاه معروف..... وقتی کارشون تمام شد......
۱۶.۳k
۰۱ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.