MY FAVORITE ENEMY

"MY FAVORITE ENEMY"
GHAPTER:1
PART:۱۳

"ویو جنا"




_.مبارزه تو فضایه بسته..تو جنگل،تو بارون و برف،تو طوفان و..همه این ها چییز هایی هستن که موقعه شکار مزاحمتون میشه و کار و سخت میکنه براتون...برای شروع...همیشه اول کلاس به این روش که میگم گرم میکنید‌.

و بعد از سه بار تکرار کردن و انجام دادن چندتا حرکت ..ازنون خواست تکرارش کنیم.
و ۱۰ دقیقه بعد دوباره تو همون صفا ایستادیم..

_خب خوبه،برایه شروع باید سرعتتون تو دویدن خوب باشه..سرعت خیلی مهمه..چندتا نکته که باید رعایت کنید درست نفس کشیدنه...

و بعد گروه اول و جلو اورد و بین عضا فاصله ایجاد کرد..

_هر کدومتون...با هم گروهی هایه خودتون از این نقطه تا تح حیاط می دویید..اول سعی کنید که تو دوییدن نفستون بند نیاد و بتونید خوب خودتون و کنترل کنید....الان میخوام بدونم در چه جدید پس هر گروه و یبار جلویه من تا تح حیاط میدویید و بر میگردید..گروه اول...با شمارش من..میرید و بر میگردید..

_سه،دو.یک...

و خیلی سریع همه شروع کردن به حرکت..

تا تح حیاط رفتن و برگشتن..

هانا تو اون گروه بود و اول شد...
و به محض رسیدنش نفس نفس میزد.

_خیلی خوب بود هانا..سرعتت خوبه...

هانا چرخید سمت سال سومی ها که هنوز کنارمون بودن و گرم می کردن و توقعه داشت که دوست پسرش دیده باشدش. و تشویقش کنه.

ولی اون پسر وقتی نگاه هانا رو دید کلافه روش و بر گردوند..

اینا چرا اینجورین..؟؟؟

نوبت گروه دوم که ما بودیم شد..

هممون پشت خط مشخص شده وایسادیم..

_با شمارش من دخترا،........سه.....دو....یک...

و خیلی سریع هممون حرکت کردیم..

سریع به تح حیاط رسیدم و برگشتم..
و بعد از من دوتا دختر دیگه رسیدن و چهارمین نفر یوری..

_خانوم جنا...خیلی خوب بود...هم سرعتتون و هم مشخصه به روش درست نفس کشید..که از حال نرفتی..خیلی خوب بود.‌

جنا: ممنونم...

وقتی خواستم برگردم تو صف چشمم به همون پسره خورد که دست به سینه نگام می کرد.

هدفش از این نگاها چی بود؟؟

اینکه میخواست یاد اوری کنه تحه تلاشات هیچی نیست..؟؟

خیلی عادی و سرد نگام و ازش گرفتم
دیدگاه ها (۳۳)

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۱۴"ویو جنا"خیلی عادی و سرد ...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۱۵"ویو جنا"_وایسا وایسایوری...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۱۲"ویو جنا".حرفایه اونا باع...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۱۱"ویو جنا"و رو یکی از شونه...

پلیس. ابلیس. part ²⁰جونگ کوک : برید خدارو شکر کنید ...

پلیس. ابلیس. part ¹⁹هانا : اوکی بابا بریم با این دو...

پلیس. ابلیس. part ¹⁸ا.ت و هانا شروع میکنم به حرف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط