پارت بیست و نهم / part29
پارت بیست و نهم / part29
تهیونگ : ناچار لیوانو برداشتم و کلشو سرکشیدم ، صورتم مچاله شد با صدای خنده ی جانکوک چشمامو باز کردم و نگاش کردم
لبخند ضایع ای زدم
_واییی..باید قیافه خودتو میدیدی!
تهیونگ : ب..بله
_خیلی کیوت بود!
تهیونگ : بله؟؟؟
مجدد صدای خنده جانکوک*
تهیونگ : اولین بار بود که اینجوری میدیدمش از ته دل بخنده!
عینکشو برداشت و روی میز گذاشت. موهاش کمی روی صورتش ریخته بود
پسر جوونی کنارش اومد و نشست..
_خب خوش میگذره؟
جانکوک : چی میخوای؟
_چیزی نمیخوام .. برده جدیدته ؟
تهیونگ : جانکوک قیافه جدی ای به خودش گرفت . اون پسرو تا بحال ندیده بودم نمیدونستم نسبتشون چیه..
_خب حالا هرچی
و مشروبو برداشت و برام ریخت.
_اسمت چیه ؟
تهیونگ : لیوانو به اجبار برداشتم و لبخندی زدم
_تهیونگ..کیم تهیونگ
_آه خوشبختم منم..
جانکوک : اون نپرسید که تو کی هستی ، پرسید ؟
تهیونگ : مجدد لیوانو سر کشیدم . جانکوک خونسرد بود..خونسرد و ریلکس.
_حالا چرا عصبی میشی چیزی نشده که
جانکوک : لازم باشه یه سر میام مطب فکر نمیکنم بجز اون ارتباطی داشته باشیم
تهیونگ : مطب ؟ برای چی ؟ مشکلی هست ؟
_مگه نمیدونی؟
جانکوک : فقط از اینجا برو !
_فردا بیا یسری آزمایش ازت میگیرم ، خدافظ.
جانکوک نفسی فوت میکنه و کمی از مشروب مینوشه*
تهیونگ : مشکلی..
جانکوک : نیست.. باز میخوری ؟
تهیونگ : لیوانو به سمتش گرفتم . لبخندی زد و گفت :
_خوبه اهلش نیستی بودی چی میشد!
تهیونگ : من..من واقعا نمینوشم فقط یه شبه!
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو
تهیونگ : ناچار لیوانو برداشتم و کلشو سرکشیدم ، صورتم مچاله شد با صدای خنده ی جانکوک چشمامو باز کردم و نگاش کردم
لبخند ضایع ای زدم
_واییی..باید قیافه خودتو میدیدی!
تهیونگ : ب..بله
_خیلی کیوت بود!
تهیونگ : بله؟؟؟
مجدد صدای خنده جانکوک*
تهیونگ : اولین بار بود که اینجوری میدیدمش از ته دل بخنده!
عینکشو برداشت و روی میز گذاشت. موهاش کمی روی صورتش ریخته بود
پسر جوونی کنارش اومد و نشست..
_خب خوش میگذره؟
جانکوک : چی میخوای؟
_چیزی نمیخوام .. برده جدیدته ؟
تهیونگ : جانکوک قیافه جدی ای به خودش گرفت . اون پسرو تا بحال ندیده بودم نمیدونستم نسبتشون چیه..
_خب حالا هرچی
و مشروبو برداشت و برام ریخت.
_اسمت چیه ؟
تهیونگ : لیوانو به اجبار برداشتم و لبخندی زدم
_تهیونگ..کیم تهیونگ
_آه خوشبختم منم..
جانکوک : اون نپرسید که تو کی هستی ، پرسید ؟
تهیونگ : مجدد لیوانو سر کشیدم . جانکوک خونسرد بود..خونسرد و ریلکس.
_حالا چرا عصبی میشی چیزی نشده که
جانکوک : لازم باشه یه سر میام مطب فکر نمیکنم بجز اون ارتباطی داشته باشیم
تهیونگ : مطب ؟ برای چی ؟ مشکلی هست ؟
_مگه نمیدونی؟
جانکوک : فقط از اینجا برو !
_فردا بیا یسری آزمایش ازت میگیرم ، خدافظ.
جانکوک نفسی فوت میکنه و کمی از مشروب مینوشه*
تهیونگ : مشکلی..
جانکوک : نیست.. باز میخوری ؟
تهیونگ : لیوانو به سمتش گرفتم . لبخندی زد و گفت :
_خوبه اهلش نیستی بودی چی میشد!
تهیونگ : من..من واقعا نمینوشم فقط یه شبه!
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو
۹.۹k
۲۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.