یه روزایی بود همین چند سال پیش با چنگ و دندون داشتی خودمو
یه روزایی بود همین چند سال پیش با چنگ و دندون داشتی خودمو میکشیدی بیرون ازون حال مزخرف، انگار دیگه بهت مواد نرسه یادته؟ تب میکردی، خودتو میزدی به این راه و اون راه، تمام وقتتو پر میکردی با این و اونو، این کارو و اون کار تا یادت به زخمات نیفته، چقد گفتم یادت باشه آدما میان تا زخم بزنن چقد گفتی حواسم هست، دوباره دارم زخم میبینم رو تنت اینا چیه پس؟ بعد اون همه سال دوباره که زخمی شدی، چیه این آدمیزاد طومار دردمندی، طومار غم، انگار رو پیشونی ما نوشتن محل زدن زخم های عمیق که آثارشان با شما خواهد ماند.
از آخرین باری که از همه این و اونا دوری کردی چخبر، نمیشه فرار کرد عزیز من، نمیشه دور شد، نمیشه گارد داشت، ازون مقاومت ها چخبر؟
آدما دلشون میخواد یجایی خودشونو رها کنن نمیشه همیشه جنگید، تمام تلاشتو کردی مقصر تو نبودی، خیلی نخواستی دوباره این و اون وارد شن و زخم بزنن، خیلی نخواستی اجازه بدی کسی بیاد با شمشیر.
ولی اومدن حالا نمیشه کاریش کرد، زخم ها همون زخم های چند ساله پیشه ولی تو دیگه اونقد اذیت نمیشی شاید قبل خواب زخماتو ببینی. این و اونی که با اصرار تمام در حالی که تو تمام تلاشتو برای مقاومت میکردی وارد شدن و زخمی کردن، در حالی که فکر میکردی این آدم دیگه امنه؛ الان دوباره باید اون دوره ها تکرار بشه جونم، نه به اون شدت ولی هر بیماری ای هر زخمی یه دورانی داره.
پس بذار بگذره هیچی جز زمان نمی تونه آرومت کنه. هیچ چیز...
رها کن رهاکن رها کن
محی~
از آخرین باری که از همه این و اونا دوری کردی چخبر، نمیشه فرار کرد عزیز من، نمیشه دور شد، نمیشه گارد داشت، ازون مقاومت ها چخبر؟
آدما دلشون میخواد یجایی خودشونو رها کنن نمیشه همیشه جنگید، تمام تلاشتو کردی مقصر تو نبودی، خیلی نخواستی دوباره این و اون وارد شن و زخم بزنن، خیلی نخواستی اجازه بدی کسی بیاد با شمشیر.
ولی اومدن حالا نمیشه کاریش کرد، زخم ها همون زخم های چند ساله پیشه ولی تو دیگه اونقد اذیت نمیشی شاید قبل خواب زخماتو ببینی. این و اونی که با اصرار تمام در حالی که تو تمام تلاشتو برای مقاومت میکردی وارد شدن و زخمی کردن، در حالی که فکر میکردی این آدم دیگه امنه؛ الان دوباره باید اون دوره ها تکرار بشه جونم، نه به اون شدت ولی هر بیماری ای هر زخمی یه دورانی داره.
پس بذار بگذره هیچی جز زمان نمی تونه آرومت کنه. هیچ چیز...
رها کن رهاکن رها کن
محی~
۱۷.۹k
۱۷ مهر ۱۴۰۲