p2

از زبان ات
رفتیم عمارت درو باز کردم خاک همه جارو گرفته بود
ات : عوق راس میگه عمرش بیشتر از 100 ساله
جیوو : عجیب نیس. اخه کی تو ی عمارت خارج از شهر زندگی میکنه

چمدونارو بردیم همین ک رفتیم داخل در محکم بسته شد
جیوو : چ..چیشد
ات : احتمالا هوا بود
جیوو : ولی بیرون باد نبود عادیه
ات : ترسیدی؟ 🗿
جیوو : نکنه خونه جن داره 🥲
ات : هوفففف.. میرم اتاقارو تمیز کنم
جیوو : منم میام
ات : گوزو با این قدت من نصف ت هم نیستم برو اشپزخونه رو تمیز کن
جیوو : پفیوز باشه
از زبان جیوو
ات رف ک اتاقارو تمیز کنه. منم رفتم سمت اشپزخونه. عجیبه یخچال داره و کار میکنه هم. عوق چقد خاک هست. یدفه ی نفر جلوم سبز شد و جیغ زدم
جین : ببین کی اینجاس
از زبان ات
داشتم تمیز میکردم ک صدا جیغ جیوو اومد، زهر مار پفیوز مردم کره همه شنیدن. رفتم پایین
ات : چتهههه
ب ی ادم ک اون روبرومون بود اشاره کرد
ات : از ی ادمیزاد ترسیدی؟ زهرم ترکید گوزو 🗿
جیوو : خو یدفه ای اومد ترسیدم
تهیونگ از پشت ات : اینا کین؟
ات : جیغغغغغغغغ
تهیونگ : زهرمار گوشم کر شد
ات : عذر میخوام. فقد شما اینجایین؟
تهیونگ : خیر ی 5 نفر دیگ هستن
ات : 😐
جین : جونگ کوک بیدار شه اینارو ببینه ب نظرت خودشو کنترل میکنه؟
ات : احم احم..ب نظر اشتباه اومدیم. ما مزاحم نمیشیم. جیوو بیا بریم
جیمین : کجا ب سلامتی تازه اومدین
ات : میخوایم بریم •-•
جیمین : اومدنتون دست خودتونه ولی رفتنتون دست خودتون نیس
ات : چرا خو •-•

رفتم ک درو باز کنم دیدم قفله
برگشتم دیدم 7 نفر با چشمای قرمز و دندون بلند با ی لبخند ترسناک نگامون میکنن
جیوو : و...و..ووو
ات : ومپایر
ندیدم یدفه جیوو از حال رف پفیوز غش کرد و منو تنها گزاشت


شرایط پارت بعد
100 لایک