ماه زیبای من
ماه زیبای من
پارت ششم
____________
ویو ا.ت
یه مرده که داشت با تلفن حرف میزد کنارم نشست بعد از پنج دقیقه تلفن رو قطع کرد که ....
ماسکش و کلاش رو در آورد و موهاش رو مرتب کرد ....
از همون اول میدونستم اون صدا اون کلاه اون لباس و اون عطر مال جین بود
+جین!
برگشت سمتم با دیدنم تعجب کرد
_ت،تو اینجا چیکار میکنی ؟!
نمیتونستم خودم رو کنترل کنم بغضم داشت میترکید دلم میخواست بغلش کنم و گریه کنم ولی وقتی یاد حرفش و کارش میافتادم پشیمان میشدم با چشمای که حاله ای اشک دورش بود بهش نگاه میکردم آب گلوم رو قورت دادم
+این سوال رو من باید بپرسم ....چرا هر جا من هستم تو هم هستی
_...
+با اون دختر ها بهت خوش میگذره ؟!
_کدوم دختر ها ؟!
+میخوای بگی نمیدونی ؟! همون هایی که هر شب باهاشون میخندیدی
_....
+من بهت اعتماد کرده بودم
_ برام مهم نیست
+شکوندن دل یکی دیگه برات مهم نیست ؟!
_ نه ...تو دیگه برام مهم نیستی
+چی؟!
برگشتم سمت خیابان دیدم جیهوپ داره از خیابان رد میشه با دیدن جین کنار من سریع دوید سمت من که جین بلند شد رفت جیهوپ کنار من نشست
@ا.ت ؟! خوبی ؟! چیزی که بهت نگفت ها ؟!
ویو هوپی
ا.ت با یه لبخند برگشت سمتم
+من حالم خوبه (خنده) خیلی خوبم ...خیلی ...خوبم (خوبم آخرش رو آروم گفت)
میدونستم ا.ت خیلی حالش خرابه از لب هاش که داشت میلرزید میشد فهمید
@ا.ت بیا بستنی بخور ...خواهش میکنم بهش فکر نکن
ویو جین
از کنار ا.ت بلند شدم و رفتم نباید اون حرف رو بهش میزدم ...آیشش چرا برام مهمه اون دیگه نیست پیشم که برام مهم باشه ... حقیقت تلخه اون واقعا دیگه برام مهم نیست
تو افکار خودم بودم که گوشیم زنگ خورد یونگی بود
_الو
#کجایی ؟!
_بیرون
#بیرون یعنی کجا ؟!
_پارک سونگئین
#همونجا باش باهات کار دارم
_اونجا نه
#چرا ؟!
_ا.ت رو اونجا دیدم
#اونم تو رو دید
_اره باهم حرف زدیم
#چییی ؟!
_کافه تریا منتظرم ...بای
ویو ا.ت
....
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#JIN#fake
پارت ششم
____________
ویو ا.ت
یه مرده که داشت با تلفن حرف میزد کنارم نشست بعد از پنج دقیقه تلفن رو قطع کرد که ....
ماسکش و کلاش رو در آورد و موهاش رو مرتب کرد ....
از همون اول میدونستم اون صدا اون کلاه اون لباس و اون عطر مال جین بود
+جین!
برگشت سمتم با دیدنم تعجب کرد
_ت،تو اینجا چیکار میکنی ؟!
نمیتونستم خودم رو کنترل کنم بغضم داشت میترکید دلم میخواست بغلش کنم و گریه کنم ولی وقتی یاد حرفش و کارش میافتادم پشیمان میشدم با چشمای که حاله ای اشک دورش بود بهش نگاه میکردم آب گلوم رو قورت دادم
+این سوال رو من باید بپرسم ....چرا هر جا من هستم تو هم هستی
_...
+با اون دختر ها بهت خوش میگذره ؟!
_کدوم دختر ها ؟!
+میخوای بگی نمیدونی ؟! همون هایی که هر شب باهاشون میخندیدی
_....
+من بهت اعتماد کرده بودم
_ برام مهم نیست
+شکوندن دل یکی دیگه برات مهم نیست ؟!
_ نه ...تو دیگه برام مهم نیستی
+چی؟!
برگشتم سمت خیابان دیدم جیهوپ داره از خیابان رد میشه با دیدن جین کنار من سریع دوید سمت من که جین بلند شد رفت جیهوپ کنار من نشست
@ا.ت ؟! خوبی ؟! چیزی که بهت نگفت ها ؟!
ویو هوپی
ا.ت با یه لبخند برگشت سمتم
+من حالم خوبه (خنده) خیلی خوبم ...خیلی ...خوبم (خوبم آخرش رو آروم گفت)
میدونستم ا.ت خیلی حالش خرابه از لب هاش که داشت میلرزید میشد فهمید
@ا.ت بیا بستنی بخور ...خواهش میکنم بهش فکر نکن
ویو جین
از کنار ا.ت بلند شدم و رفتم نباید اون حرف رو بهش میزدم ...آیشش چرا برام مهمه اون دیگه نیست پیشم که برام مهم باشه ... حقیقت تلخه اون واقعا دیگه برام مهم نیست
تو افکار خودم بودم که گوشیم زنگ خورد یونگی بود
_الو
#کجایی ؟!
_بیرون
#بیرون یعنی کجا ؟!
_پارک سونگئین
#همونجا باش باهات کار دارم
_اونجا نه
#چرا ؟!
_ا.ت رو اونجا دیدم
#اونم تو رو دید
_اره باهم حرف زدیم
#چییی ؟!
_کافه تریا منتظرم ...بای
ویو ا.ت
....
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#JIN#fake
۲.۸k
۰۵ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.