part36
کوک:اگه نپریده بودم پایین کو...بخشید(به سانا نگاه کرد)پاره بودم!
تهیونگ:اگه با سر میرفتی پایین چی خره(شوکه و عصبی)
هوپی:میرفتی کما!(اخم کرده)
هاجون:شایدم مرده بودی!(خنده نخدی)(میدونید دیگه هاجون کیه پس تا وقتی معلوم بشه جلو سانا هاجون مینویسم)
سانا:تو نترس هاجون اون وقت میرفتم اون دنیا حلق آویزش میکردن(عصبی)
با صدای زنگ عمارت نام سریع بلند که گفتم
سانا:نام دکتر خانوادگیمونه!
نام:باشه خانم گربه مرموز!(اره لقبی که به سانا داده بودن گربه مرموز بود)
&توی دوگاه اعضا از سانا چیز های عجیبی دیده و شک کرده بودن برای همین گربه مرموز اسمشو گذاشته بودن مثل گربه کیوت اما بعضا مرموز
سانا:با نگاه اندر سفینه ای که به کوک انداختم اب دهنشو صدا دار قورت داد
وای به حالت اگه دارو هات رو نخوری!
کوک:نه ...نونا میخورم...(آب دهنشو قورت داد)
سانا:چشامو ریز کردم و زیر لب امید واری گفتم دکتر وارد شد که هممون به احترامش بلند شدیم بعدز از چند دقیقه پای کوک رو بست و چند تا مسکن نوشت و گفت تا ۳ هفته اصلا کار سنگین یا سرپا نباشه بعد رفتن دکتر و توصیه هاش
به اسرار جین و بچه ها قرار شد شام رو اونجا بمونم بعدشم کوک تا دوهفته پیششون بمونه منم قبول کردم بعد از شام جلوی تی وی نشستیم و کمی بگو بخند کردیم ولی نمیدونستم این تازه اول بازی هست با زنگ خوردن گوشیم حواسمو ازشون گرفتم با دیدن مدیر ساختمون اخمام تو هم رفت با خم های من جم تو سکوت رفت
سانا:الو؟....بله خودم...نفهمیدم!...(اخرش ترسیده)
شوکه از روی صندلی بلند شدم بدون فهمیدن موقعیت کتمو برداشتم و از عمارت بیرون زدم با سرعت زیاد میرفتم دعا میکردم اون چیزی که این همه سال پنهون کردم رو پیدا نکرده باشن!پامو روی پدال گاز بیشتر فشار دادم....وارد ساختمون شدم که مدیر به طرفم اومد ولی بی اهمیت به سمت آسانسور رفتم ...
وارد خونه شدم ..
همه چی بهم ریخته بود
تمام وسایل شکستنی شکسته بود همه جا روی دیوار ها زمین رد خون بود کدوم خری جرعت تهدید کردن من رو کرده بود؟
با به یاد اوردن اون مدرک سریع به بالا دوئیدم در اتاق کارمو باز کردم داخل شدم همه جای اتاق کارم بهم ریخته بوددر گاوصندوق باز بود پس نتونسته بودن پیداش کنن به سمت در مخفی رفتمبعد از زدن پسوردر باز شد با دیدن مدرک نفس اسوده ای کشیدم ولی با صدای بسته شدن در دلم حوری ریخت به پشتم برگشتم و مرد سیاه پوشی دیدم سریع گاردمو گرفتم و گفتم:کیی هستی کی تو رو فرستاده!
تهیونگ:اگه با سر میرفتی پایین چی خره(شوکه و عصبی)
هوپی:میرفتی کما!(اخم کرده)
هاجون:شایدم مرده بودی!(خنده نخدی)(میدونید دیگه هاجون کیه پس تا وقتی معلوم بشه جلو سانا هاجون مینویسم)
سانا:تو نترس هاجون اون وقت میرفتم اون دنیا حلق آویزش میکردن(عصبی)
با صدای زنگ عمارت نام سریع بلند که گفتم
سانا:نام دکتر خانوادگیمونه!
نام:باشه خانم گربه مرموز!(اره لقبی که به سانا داده بودن گربه مرموز بود)
&توی دوگاه اعضا از سانا چیز های عجیبی دیده و شک کرده بودن برای همین گربه مرموز اسمشو گذاشته بودن مثل گربه کیوت اما بعضا مرموز
سانا:با نگاه اندر سفینه ای که به کوک انداختم اب دهنشو صدا دار قورت داد
وای به حالت اگه دارو هات رو نخوری!
کوک:نه ...نونا میخورم...(آب دهنشو قورت داد)
سانا:چشامو ریز کردم و زیر لب امید واری گفتم دکتر وارد شد که هممون به احترامش بلند شدیم بعدز از چند دقیقه پای کوک رو بست و چند تا مسکن نوشت و گفت تا ۳ هفته اصلا کار سنگین یا سرپا نباشه بعد رفتن دکتر و توصیه هاش
به اسرار جین و بچه ها قرار شد شام رو اونجا بمونم بعدشم کوک تا دوهفته پیششون بمونه منم قبول کردم بعد از شام جلوی تی وی نشستیم و کمی بگو بخند کردیم ولی نمیدونستم این تازه اول بازی هست با زنگ خوردن گوشیم حواسمو ازشون گرفتم با دیدن مدیر ساختمون اخمام تو هم رفت با خم های من جم تو سکوت رفت
سانا:الو؟....بله خودم...نفهمیدم!...(اخرش ترسیده)
شوکه از روی صندلی بلند شدم بدون فهمیدن موقعیت کتمو برداشتم و از عمارت بیرون زدم با سرعت زیاد میرفتم دعا میکردم اون چیزی که این همه سال پنهون کردم رو پیدا نکرده باشن!پامو روی پدال گاز بیشتر فشار دادم....وارد ساختمون شدم که مدیر به طرفم اومد ولی بی اهمیت به سمت آسانسور رفتم ...
وارد خونه شدم ..
همه چی بهم ریخته بود
تمام وسایل شکستنی شکسته بود همه جا روی دیوار ها زمین رد خون بود کدوم خری جرعت تهدید کردن من رو کرده بود؟
با به یاد اوردن اون مدرک سریع به بالا دوئیدم در اتاق کارمو باز کردم داخل شدم همه جای اتاق کارم بهم ریخته بوددر گاوصندوق باز بود پس نتونسته بودن پیداش کنن به سمت در مخفی رفتمبعد از زدن پسوردر باز شد با دیدن مدرک نفس اسوده ای کشیدم ولی با صدای بسته شدن در دلم حوری ریخت به پشتم برگشتم و مرد سیاه پوشی دیدم سریع گاردمو گرفتم و گفتم:کیی هستی کی تو رو فرستاده!
۳.۹k
۱۸ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.