[the pearl]
[the pearl]
ا/ت ویو
رفتم داخل اتاقمو شرو به جیدن وسایلم کردم
_ دخترا بیاید شام
+○ الان میام
رفتم سمت اشپز خونه و دیدم که میز شام آمادس
_بیا بشین
+مرسی
نشستم تا آمیتیس بیادولی بوی غذا داشت بدجوری گشنم میکرد از آمیتیس شنیده بودم که پدرش دستپخت خوبی داره
_راستی ا/ت راجب اینکه تو مدرسه مواظب آمیتیسی شنیدم میخواستم ازت تشکر کنم
+اوه خواهش میکنم وظیفمه
○من اومدم
.........................
شام تموم شد و منو آمیتیس رفتیم که فیلم ببینیم......
جیمین ویو
بچها رفتن فیلم ببینن و منم رفتم تا برای خواب آماده بشم
مسواک زدم و صورتمو شستم و وارد اتاقم که قبلا با همسرم مشترک بود شدم و تیشرتمو در آوردم و داخل تخت رفتم
ا/ت ویو
هیچوقت نباید گول این آمیتیس سست عنصر رو بخورم میگه بیا فیلم ببینیم بعد خودش وسط فیلم خوابش برده
فک کنم شام زیاد خوردم دلم درد میکنه .
رو آمیتیس پتو انداختم و بعدش رفتم سمت اتاق خودم که تو تاریکی به یه چیزی بر خوردم
دستمو گذاشتم روش تا بفهمم چیه که
_ا/ت به چیزی نیاز داری
با معنای واقعی ریدم تو خودم اون بابای آمیتیس بود با بالاتنه لخت
+وای ب.بخشید نفهمیدم شمایی
_عیب نداره فیلمتون تموم شد؟
+راستش نه آمیتیس خوابش برد
_هاه میدونستم اون هیچوقت حوصله فیلم دیدن نداره
+خوب دیگه با اجازتون منم میرم بخوابم
(واقعا میگم منم خوابم میاد بقیشو فردا میزارم ) 😅
ا/ت ویو
رفتم داخل اتاقمو شرو به جیدن وسایلم کردم
_ دخترا بیاید شام
+○ الان میام
رفتم سمت اشپز خونه و دیدم که میز شام آمادس
_بیا بشین
+مرسی
نشستم تا آمیتیس بیادولی بوی غذا داشت بدجوری گشنم میکرد از آمیتیس شنیده بودم که پدرش دستپخت خوبی داره
_راستی ا/ت راجب اینکه تو مدرسه مواظب آمیتیسی شنیدم میخواستم ازت تشکر کنم
+اوه خواهش میکنم وظیفمه
○من اومدم
.........................
شام تموم شد و منو آمیتیس رفتیم که فیلم ببینیم......
جیمین ویو
بچها رفتن فیلم ببینن و منم رفتم تا برای خواب آماده بشم
مسواک زدم و صورتمو شستم و وارد اتاقم که قبلا با همسرم مشترک بود شدم و تیشرتمو در آوردم و داخل تخت رفتم
ا/ت ویو
هیچوقت نباید گول این آمیتیس سست عنصر رو بخورم میگه بیا فیلم ببینیم بعد خودش وسط فیلم خوابش برده
فک کنم شام زیاد خوردم دلم درد میکنه .
رو آمیتیس پتو انداختم و بعدش رفتم سمت اتاق خودم که تو تاریکی به یه چیزی بر خوردم
دستمو گذاشتم روش تا بفهمم چیه که
_ا/ت به چیزی نیاز داری
با معنای واقعی ریدم تو خودم اون بابای آمیتیس بود با بالاتنه لخت
+وای ب.بخشید نفهمیدم شمایی
_عیب نداره فیلمتون تموم شد؟
+راستش نه آمیتیس خوابش برد
_هاه میدونستم اون هیچوقت حوصله فیلم دیدن نداره
+خوب دیگه با اجازتون منم میرم بخوابم
(واقعا میگم منم خوابم میاد بقیشو فردا میزارم ) 😅
۲.۹k
۲۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.