. Wild rose cabaret .
. Wild rose cabaret .
#part62
#paniz
دست کسی رو شونه هام حس کردم برگشتم که مست کرده بود و بوی الکلش داشت خفه ام میکرد
_ بریم فضا خوشگلم
پانیذ : نه ممنون لازم باشه خودم میرم بفرما
دستی به گونم کشید که پس زدم
پانیذ: هویی مواظب رفتارت باشش
_ اگه نباشم چی
دیگه قابل تحمل نبود
کشون کشون بردمش بیرون گذاشتم دم در و برگشتم صاف خوردم تو سینه ی رضا
پانیذ: اییی دماغمم یکم ارومم دیگه
خنثی نگام کرد و لب زد
_خوبی
چپ چپ نگاش کردم یه کوبیدم به بازوش
_بی تربیت میگه خوبی بیا رفیق صگ مستو جمع کن بابا
هوفی کشید و در اخر گف
_ حسش نی مستی یکی طلبم بیا برسونمت
و را افتاد ببین توروخدا اروم باش دختر
بعدا حسابش رو میرسی
عیب ندارع یه جوری تلافی میکنی که تو خواب ندیده باشه مرتیکه بی عضو
جلوی خونمون نگه داشت و نگام کرد
_جبران میکنماا نقشه نکشی برام رز وحشی
یه تای ابروم دادم بالا
_ببینم چی میشه بی عضو جونم
تک خنده ای کرد و پیاده شدم رفتم خونه وارد اتاقم شدم دیام که خاب بود رفتم دوشی گرفتم اومدم
لباسم پوشیدم رو تخت دراز کشیدم
فکرم رفت سمت قرار امروز مامانش از اون خانومای تیکه انداز بود باباش زرنگ
نیکا هم که اوکی بود پس این بی عضو به کی رفته بود
حتما به ننه اش رفته بود چمیدونم خدا بخیر کنه اخر ماجرا رو
غلتی خوردم به سه نکشیده خابم برد
صبح با کریختی از جام بلند شدم و از صبح سرم تو گوشی بود و میچرخیدم
که موقع ناهار از ضعف از اتاق زدم بیرون
که ای کاش نمی اومدم نیکا مامانش اومده بودن اینطور بگم مادرشوهرم
به والا مادر شوهرم بهش نمیخورد
اروم نشستم کناره نیکا
از اون بدتر تاپ و شلوارک ساتن پوشید بودم
_چرا خبر ندادی دیا
ای کاش دهن وا نمیکردی دیا
_اخه فک کردم خابی
لبخند حرص داری زدم
_خاب نبودم داشتم با رضا حرف میزدم چخبر مادرجون
با اخر حرفم قیافه اشو کج و کوله کرد و لب زد
_منو فرانک هم صدا کنی راضی ام......
نویسنده
بچها بابت نبودم واقعا معذرت میخام شرایطم جوری نبود که پارت بزارم
الانم این پارت بزور گذاشتم چون هعی ارور میداد نمی اومد از اینورم درسام سخت شده
ممنون میشم درکم کنین ولی رمانم ادامه میدم نصفه نمیزارم
#panle0
#mehrshad
#ardiya
#پانلئو
#محراشاد
#اردیا
#part62
#paniz
دست کسی رو شونه هام حس کردم برگشتم که مست کرده بود و بوی الکلش داشت خفه ام میکرد
_ بریم فضا خوشگلم
پانیذ : نه ممنون لازم باشه خودم میرم بفرما
دستی به گونم کشید که پس زدم
پانیذ: هویی مواظب رفتارت باشش
_ اگه نباشم چی
دیگه قابل تحمل نبود
کشون کشون بردمش بیرون گذاشتم دم در و برگشتم صاف خوردم تو سینه ی رضا
پانیذ: اییی دماغمم یکم ارومم دیگه
خنثی نگام کرد و لب زد
_خوبی
چپ چپ نگاش کردم یه کوبیدم به بازوش
_بی تربیت میگه خوبی بیا رفیق صگ مستو جمع کن بابا
هوفی کشید و در اخر گف
_ حسش نی مستی یکی طلبم بیا برسونمت
و را افتاد ببین توروخدا اروم باش دختر
بعدا حسابش رو میرسی
عیب ندارع یه جوری تلافی میکنی که تو خواب ندیده باشه مرتیکه بی عضو
جلوی خونمون نگه داشت و نگام کرد
_جبران میکنماا نقشه نکشی برام رز وحشی
یه تای ابروم دادم بالا
_ببینم چی میشه بی عضو جونم
تک خنده ای کرد و پیاده شدم رفتم خونه وارد اتاقم شدم دیام که خاب بود رفتم دوشی گرفتم اومدم
لباسم پوشیدم رو تخت دراز کشیدم
فکرم رفت سمت قرار امروز مامانش از اون خانومای تیکه انداز بود باباش زرنگ
نیکا هم که اوکی بود پس این بی عضو به کی رفته بود
حتما به ننه اش رفته بود چمیدونم خدا بخیر کنه اخر ماجرا رو
غلتی خوردم به سه نکشیده خابم برد
صبح با کریختی از جام بلند شدم و از صبح سرم تو گوشی بود و میچرخیدم
که موقع ناهار از ضعف از اتاق زدم بیرون
که ای کاش نمی اومدم نیکا مامانش اومده بودن اینطور بگم مادرشوهرم
به والا مادر شوهرم بهش نمیخورد
اروم نشستم کناره نیکا
از اون بدتر تاپ و شلوارک ساتن پوشید بودم
_چرا خبر ندادی دیا
ای کاش دهن وا نمیکردی دیا
_اخه فک کردم خابی
لبخند حرص داری زدم
_خاب نبودم داشتم با رضا حرف میزدم چخبر مادرجون
با اخر حرفم قیافه اشو کج و کوله کرد و لب زد
_منو فرانک هم صدا کنی راضی ام......
نویسنده
بچها بابت نبودم واقعا معذرت میخام شرایطم جوری نبود که پارت بزارم
الانم این پارت بزور گذاشتم چون هعی ارور میداد نمی اومد از اینورم درسام سخت شده
ممنون میشم درکم کنین ولی رمانم ادامه میدم نصفه نمیزارم
#panle0
#mehrshad
#ardiya
#پانلئو
#محراشاد
#اردیا
۸.۰k
۱۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.