p8
p8
کوک: چی... هه سو.، برو کنار، بغلش کردم و گذاشتمش تو ماشین و به سمت خونه حرکت کردیم
کوک: نکه دار یه لحظه
جین: چرا
کوک: گفتم نکه دار(داد) بیا بشین پیش اکست، من رانندگی میکنم
کوک: اخه چرا من نگران شدم هوف (تو دلش)
جین: باشه
فردا:
چشمامو اروم باز کردم تو تخت بودم سریع بلند شدم و نشستم رو تخت و دور و برم رو نکاه میکردم که یهو در باز شد
جین: عه بیدار شدی، بهتری؟
هه سو: من میخام برم خونمون زود باش
جین: باشه بلند شو بریم
هه سو: مگه اون پسره چلفت نیسش
جین: منظورت کوکه؟ ن اون گفت تورو ببرم خونتون و خودش رفته مدرسه
هه سو: هع چطور دانش اموزا گولشو میخورن
جین: بهتره هیچی نگی راجب کوک چون مرگ منتظرته، بلند شو
هه سو: هووووف😒
بلند شدم و پشت سر جین راه افتادم، سوار ماشین شدم و توی راه هیچ حرفی بینمون رد و بدل نمیشد تا اینکه...
جین: هه سو هنوزم منو دوست داری؟
هه سو: ن
جین: میدونم داری دروغ میگی پس راستشو بگو بهم
هه سو: خیلی خوش خیالی اقای کیم، ن هیچ علاقه ای که ندارم بهت هیچ متنفرم هستم، میدونی مول چی میمونه مث اینکه یکی بیاد مل خانوادتو بکشه بعد بگه ن ببخشید اتفاقی بود
جین: باشه فک کنم همینجا باشه خونتون
هه سو: اره خدافظ
از ماشین پیاده شدم و به سمت در رفتم، چون کلید هامو گم کرده بودم در زدم، کسی درو باز نمیکرد تا اینکه
م/هه سو: سلام دخترکم کجا بودی این چندروز قشنگ مادر
ترسیدم چون کوک گفته بود مامانم مرده ترسیدم و ازش فاصله گرفتمـ
هه سو: ت... تو مامان من نیستی، مامانم کجاست
م/هه سو: من مادرتم دخترم تو منو با اون زن اشتباه گرفتی اون زن خودشو جای مادر جا زده بود تا تورو جدا کنه ازمون
هه سو: متوجه حرفاتون نمیشم، هرکی میخای باش برو کنار میخام برم تو اتاقم(خود درگیری داری؟)
م/هه سو: بیا تو دخترم
سریع از کنار اون زن رد شدم و رفتم تو اتاقم و دروبستم، نگاهیی به پنجره اتاقم امداختم ولی سالم سالم بود
هه سو: چ... چرا همه چی سرجاشه من که خاب نیستم، چم شده پس، اه ولش کن چه حوصله ای دارمو
رو تخت دراز کشیدم بدون اینکه لباسامو عوض کنم، متوجه یه چیزی شدم، پدرم تو خونه نبود، حتما سرکار بوده....
دستمو گذاشتم رو سرم و میخاستم بخابم پیام اومد برام
_مواظب باش دهنت لغ نشه تو مدرسع و اگر ن من میدونم با تو
شماره ناشناس بود با این جمله غهمیدم کار پسرع کوکه مخلش ندادم و گوشیمو خاموش کردم و خابیدم....
کامنت برسه به ۱۰۰
لایک۳۰به بالا
کوک: چی... هه سو.، برو کنار، بغلش کردم و گذاشتمش تو ماشین و به سمت خونه حرکت کردیم
کوک: نکه دار یه لحظه
جین: چرا
کوک: گفتم نکه دار(داد) بیا بشین پیش اکست، من رانندگی میکنم
کوک: اخه چرا من نگران شدم هوف (تو دلش)
جین: باشه
فردا:
چشمامو اروم باز کردم تو تخت بودم سریع بلند شدم و نشستم رو تخت و دور و برم رو نکاه میکردم که یهو در باز شد
جین: عه بیدار شدی، بهتری؟
هه سو: من میخام برم خونمون زود باش
جین: باشه بلند شو بریم
هه سو: مگه اون پسره چلفت نیسش
جین: منظورت کوکه؟ ن اون گفت تورو ببرم خونتون و خودش رفته مدرسه
هه سو: هع چطور دانش اموزا گولشو میخورن
جین: بهتره هیچی نگی راجب کوک چون مرگ منتظرته، بلند شو
هه سو: هووووف😒
بلند شدم و پشت سر جین راه افتادم، سوار ماشین شدم و توی راه هیچ حرفی بینمون رد و بدل نمیشد تا اینکه...
جین: هه سو هنوزم منو دوست داری؟
هه سو: ن
جین: میدونم داری دروغ میگی پس راستشو بگو بهم
هه سو: خیلی خوش خیالی اقای کیم، ن هیچ علاقه ای که ندارم بهت هیچ متنفرم هستم، میدونی مول چی میمونه مث اینکه یکی بیاد مل خانوادتو بکشه بعد بگه ن ببخشید اتفاقی بود
جین: باشه فک کنم همینجا باشه خونتون
هه سو: اره خدافظ
از ماشین پیاده شدم و به سمت در رفتم، چون کلید هامو گم کرده بودم در زدم، کسی درو باز نمیکرد تا اینکه
م/هه سو: سلام دخترکم کجا بودی این چندروز قشنگ مادر
ترسیدم چون کوک گفته بود مامانم مرده ترسیدم و ازش فاصله گرفتمـ
هه سو: ت... تو مامان من نیستی، مامانم کجاست
م/هه سو: من مادرتم دخترم تو منو با اون زن اشتباه گرفتی اون زن خودشو جای مادر جا زده بود تا تورو جدا کنه ازمون
هه سو: متوجه حرفاتون نمیشم، هرکی میخای باش برو کنار میخام برم تو اتاقم(خود درگیری داری؟)
م/هه سو: بیا تو دخترم
سریع از کنار اون زن رد شدم و رفتم تو اتاقم و دروبستم، نگاهیی به پنجره اتاقم امداختم ولی سالم سالم بود
هه سو: چ... چرا همه چی سرجاشه من که خاب نیستم، چم شده پس، اه ولش کن چه حوصله ای دارمو
رو تخت دراز کشیدم بدون اینکه لباسامو عوض کنم، متوجه یه چیزی شدم، پدرم تو خونه نبود، حتما سرکار بوده....
دستمو گذاشتم رو سرم و میخاستم بخابم پیام اومد برام
_مواظب باش دهنت لغ نشه تو مدرسع و اگر ن من میدونم با تو
شماره ناشناس بود با این جمله غهمیدم کار پسرع کوکه مخلش ندادم و گوشیمو خاموش کردم و خابیدم....
کامنت برسه به ۱۰۰
لایک۳۰به بالا
۱۰۱.۱k
۲۲ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۸۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.