وقتی ولیعهد میخواستن.....
وقتی ولیعهد میخواستن.....
چند روز از که عروس خانواده مین شده بودم میگذشت !
ومن میدونستم بخاطر این بود که ولیعهد را
به دنیا بیار م و اگر دختر بود سر ش را می...برن و اگر نک...شن..ش بهش محلی نمیدن .
مثل همیشه از تختی که از یاقوت های گران قیمت بلند شدم
و دست و صورتم را شستم و لباسی که خیاط های خارجی دوخته بودند را پوشیدم .
و به سمت در رفتم و از پله ها پایین اومد
بعد از چندمین
(علامت پدر یونگی = مادر یونگی×)
=شما نمیخواهید ولیعهد بیارید ؟
شوگا:ما تازه ازدواج کردیم از نظرتون زود نیست؟
×کجا زوده خیلی هم دوره
شوگا:ما هر وقت دلمون میخواد بچه دار
میشیم پس لطفا صحبتی نکنید و صبحانه
را بخورید راستی پدر برای کاری که داشتید
قراره با وزیر جلسه بزاریم ساعت ۴
=چشم پسرم
(بعد از چند مین)
از زبان ا.ت
بعداز انجام چند تا به سمت حیاط قصر
رفتم همیشه دلم میخواست مثل آدم های معمولی
باشم که یکهو .....
چند روز از که عروس خانواده مین شده بودم میگذشت !
ومن میدونستم بخاطر این بود که ولیعهد را
به دنیا بیار م و اگر دختر بود سر ش را می...برن و اگر نک...شن..ش بهش محلی نمیدن .
مثل همیشه از تختی که از یاقوت های گران قیمت بلند شدم
و دست و صورتم را شستم و لباسی که خیاط های خارجی دوخته بودند را پوشیدم .
و به سمت در رفتم و از پله ها پایین اومد
بعد از چندمین
(علامت پدر یونگی = مادر یونگی×)
=شما نمیخواهید ولیعهد بیارید ؟
شوگا:ما تازه ازدواج کردیم از نظرتون زود نیست؟
×کجا زوده خیلی هم دوره
شوگا:ما هر وقت دلمون میخواد بچه دار
میشیم پس لطفا صحبتی نکنید و صبحانه
را بخورید راستی پدر برای کاری که داشتید
قراره با وزیر جلسه بزاریم ساعت ۴
=چشم پسرم
(بعد از چند مین)
از زبان ا.ت
بعداز انجام چند تا به سمت حیاط قصر
رفتم همیشه دلم میخواست مثل آدم های معمولی
باشم که یکهو .....
۱۰.۹k
۲۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.