تهیونگ بود اینجا چیکار میکرد این چه سوالی آخه مگه اینجارو

تهیونگ بود اینجا چیکار میکرد این چه سوالی آخه مگه اینجارو خریدی که نتونه بیاد ؟ رفت نشست منم رفتم سمت
جیا : چی می‌خورید
تهیونگ : تو جیا نیستی ؟
جیا : بله خودمم
تهیونگ : گفتم آشنایی برام آیس آمریکانو بیار
جیا : چشم الان براتون میارم
تهیونگ : ممنون
سفارش آماده شد و رفتم بهش بدم
جیا : بفرمایید
تهیونگ : ممنونم
جیا : خواهش میکنم
اون روزم تموم شد رفتم خونه که دیدم مینسو مثل خرس جلوی تلویزیون خوابیده
جیا : هوی بلندشو گشنمه
مینسو : باشه
شام خوردیم و من رفتم تو اتاقم رو خوابیدم
ویو صبح
از خواب بلند شدم کارای لازم رو کردم رفتم پایین با مینسو صبحانه خوردیم لباس فرمم رو پوشیدم رفتیم سمت مدرسه رسیدیم رفتیم سر کلاس که دیدم هانا داره یکی رو اذیت می‌کنه
جیا : چه غلطی داری میکنی
هانا : به تو چه بچه یتیم
جیا : خوبه من مامان ندارم تو که مامان داری چیشدی ؟
هانا خواست بزنه تو گوشم که سوهو دستش رو گرفت
سوهو : هانا حواست باشه داری چیکار می‌کنی
هانا : سوهو تو هم طرف این رو میگیری
سوهو : حرفم رو باید دوبار بزنم حالا هم برو
هانا رفت سوهو برگشت سمتم
سوهو : بهش توجه نکن هانا دیگه
جیا : می‌دونم برام مهم نیست
سوهو : خوب کاری می‌کنی
جیا : می‌دونم

------------------
فعلا یک پارت گذاشتم ببینم حمایت می‌کنین یا نچ
دیدگاه ها (۳)

پارت ۷استاد کیم گفت هوی سوهو چیکار می‌کنیسوهو: هیچی استاد تی...

پارت ۶دو تا ویسکی سفارش دادیم داشتیم می‌خوردیم که همه پسرا ب...

رمان عشق و نفرت پارت7قبل از اینکه سوار هواپیما شیم رفتیم که ...

عشق چیز خوبیه پارت ۶صبح از خواب بلند شدم لباسمو عوض کردم و ا...

رمان عشق و نفرت پارت ۹صبح شد آت خیلی درد داشت داشت بزور راه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط