ادامه پارت چهار عشق و نفرت
استاد نا: زود باشین
همه ی جوابا رو شانسی پر کردم برگه رو تحویل دادم یعنی فقط خدااا بهم رحم کنه
همه داشتن از کلاس میرفتن بیرون منم میخواستم برم که
استاد نا: خانم کیم ا/ت لطفا تو کلاس بمونین کارتون دارم
سوجون: خدا رحمتت کنه (اروم)
ا/ت: ساکت شو (اروم)
همه از کلاس رفتن بیرون من بودم و استاد
استاد نا: این چه وضع نمرست از 20نمره 2گرفتی
ا/ت: من واقعا متاسفم از این به بعد بیشتر درسامو میخونم
استاد نا: دفعه اولت نیست همچین قولی میدی اینبارم میبخشم اما اگه بیشتر تکرار شد باید تنبیه بشی
ا/ت: باش...چیز.. چشم
استاد نا: میتونی بری
ا/ت:(رفت)
جونگکوک ویو
تو اتاقم نشسته بودم که صدای در اومد
اجوما (خدمتکار): ارباب یه خانومی اومده اینجا با شما کار داره
رفتم پایین خالم بود (مادر ا/ت)
کوک: سلام خاله جان
م/ت: سلام پسرم حالت خوبه
کوک: مچکرم خوبم شما خوبین ( میدونم خیلی کتابی حرف میزنن😅🙃)
کوک: بفرمایین تو بشینین
م/ت:(رفت نشست رو مبل)
م/ت: جونگکوک میخواستم بگم میتونی یه کاری برام انجام بدی
کوک: حتما چه کاری؟
م/ت: میدونی ما قراره یه مدت بریم امریکا اما ا/ت قرار نیست بیاد میتونی چند روز یبار بهش سر بزنی البته اگه تو زحمت نمیوفتی
ذهن کوک: یکم ا/ت اذیت کنم 😈
کوک: نه زحمت چیه اما.. اگه خودش بیاد خیلی بهتره چون ممکنه نتونم بیام
م/ت: اخه اذیتت میکنه
کوک: نه اذیت نمیکنه خودم دارم میگم
م/ت: باشه پس بهش میگم بیاد اینجا
کوک: خوبه کی میرین؟
م/ت:چند روز دیگه
کوک:اها
خالم بعد چند دقیقه رفت
ا/ت ویو
بعد دانشگاه اومده بودم خونه که مامانم صدام زد
م/ت: گوش کن من امروز رفتم خونه جونگکوک تا بهش بگم بیاد بهت سر بزنه
ا/ت: چرا به اون گفتی من با اون مشکل دارم
م/ت: حرف نباشه ، جونگکوک گفت خودش بیاد خونم اینطوری بهتره چون ممکنه نتونم بیام
ا/ت: اصلا لازم نیست کسی بیاد
م/ت: لازم نکرده که بیام ببینم خونه رو به گند کشیدی؟
ا/ت تو ذهنش: مطمئنم عمدا گفته خودم برم پسره مغرور دیوونه
ادامه دارد
ببینین چقدر دوستتون دارم پارتای طولانی میزارم
پارت سه و چهار طولانی بود مجبور شدم تو دوتا نوبت بزارم 😄
پس لایک کنین ❤
همه ی جوابا رو شانسی پر کردم برگه رو تحویل دادم یعنی فقط خدااا بهم رحم کنه
همه داشتن از کلاس میرفتن بیرون منم میخواستم برم که
استاد نا: خانم کیم ا/ت لطفا تو کلاس بمونین کارتون دارم
سوجون: خدا رحمتت کنه (اروم)
ا/ت: ساکت شو (اروم)
همه از کلاس رفتن بیرون من بودم و استاد
استاد نا: این چه وضع نمرست از 20نمره 2گرفتی
ا/ت: من واقعا متاسفم از این به بعد بیشتر درسامو میخونم
استاد نا: دفعه اولت نیست همچین قولی میدی اینبارم میبخشم اما اگه بیشتر تکرار شد باید تنبیه بشی
ا/ت: باش...چیز.. چشم
استاد نا: میتونی بری
ا/ت:(رفت)
جونگکوک ویو
تو اتاقم نشسته بودم که صدای در اومد
اجوما (خدمتکار): ارباب یه خانومی اومده اینجا با شما کار داره
رفتم پایین خالم بود (مادر ا/ت)
کوک: سلام خاله جان
م/ت: سلام پسرم حالت خوبه
کوک: مچکرم خوبم شما خوبین ( میدونم خیلی کتابی حرف میزنن😅🙃)
کوک: بفرمایین تو بشینین
م/ت:(رفت نشست رو مبل)
م/ت: جونگکوک میخواستم بگم میتونی یه کاری برام انجام بدی
کوک: حتما چه کاری؟
م/ت: میدونی ما قراره یه مدت بریم امریکا اما ا/ت قرار نیست بیاد میتونی چند روز یبار بهش سر بزنی البته اگه تو زحمت نمیوفتی
ذهن کوک: یکم ا/ت اذیت کنم 😈
کوک: نه زحمت چیه اما.. اگه خودش بیاد خیلی بهتره چون ممکنه نتونم بیام
م/ت: اخه اذیتت میکنه
کوک: نه اذیت نمیکنه خودم دارم میگم
م/ت: باشه پس بهش میگم بیاد اینجا
کوک: خوبه کی میرین؟
م/ت:چند روز دیگه
کوک:اها
خالم بعد چند دقیقه رفت
ا/ت ویو
بعد دانشگاه اومده بودم خونه که مامانم صدام زد
م/ت: گوش کن من امروز رفتم خونه جونگکوک تا بهش بگم بیاد بهت سر بزنه
ا/ت: چرا به اون گفتی من با اون مشکل دارم
م/ت: حرف نباشه ، جونگکوک گفت خودش بیاد خونم اینطوری بهتره چون ممکنه نتونم بیام
ا/ت: اصلا لازم نیست کسی بیاد
م/ت: لازم نکرده که بیام ببینم خونه رو به گند کشیدی؟
ا/ت تو ذهنش: مطمئنم عمدا گفته خودم برم پسره مغرور دیوونه
ادامه دارد
ببینین چقدر دوستتون دارم پارتای طولانی میزارم
پارت سه و چهار طولانی بود مجبور شدم تو دوتا نوبت بزارم 😄
پس لایک کنین ❤
۱۷.۰k
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.