my bad boy part 8
ا/ت ویو:
رفتم و سعب کردیم از پشت کت هیونجینو بکشم و از هم جداشون کنم
+تو دیگه....کی هستی؟؟
☆به تو ربطی داره ؟؟
اول تو بهم جواب بده!
دقیقا همین الان به ا/ت چی گفتی؟؟
تو و اون کیم مجبورش کردید این لباسو بپوشه نه؟؟؟
و دقیقا چرا باید کنار تو بشینه؟؟
*کوک هولش داد و خودشو از دست هیونجین خلاص کرد
+یه روزه معلوم نیست از ناکجا اباد پیدات شده اینطوریم با من حرف میزنیی؟؟
اصلا میدونی من کیم؟؟
☆تو چی؟؟تو میدونی من کیم؟؟
_بسهههههههه
*هردوشون برگشتن طرف من
_هیونجین بهت گفته بودم با هیچ کسی هرر کاریم که بکنه قرار نیست بد رفتار کنی!
نه به خاطر من!
☆منم گفتم که هر کاری بخوام میکنم!
وقتی اینطوری صدات میکنه!
وقتی این اذیتت میکنه هرر کاری بخوام میکنمم!!
_باشه!مشکلی نیست پس من از این مدرسه میرم!
+نه نه نه نشد دیگه!
تا زه سر گرمیمون شروع شده کجا میخوای بری؟؟
*یدفعه تهیونگ وارد شد
!یکی اینجا گفت سرگرمی!
خب خب خب به منم بگید اینجا چه خبره!
اوهه یونیکوورنن از چیزی که فکر میکردم بهتری!
خوبه که میبینم به حرفم گوش دادی هانی
☆نظرت چیه تا وقتی که من اینجام بهتر حرف بزنی؟؟البته اگه دنبال دردسر نیستی!
!دردسر؟؟*پوزخند
چیز خوبیه!دوسش دارم!
فقط کنجکاوم که تو چطوری میخوای برای من دردسر درست کنی ها؟
☆بهت نشون میدم که چطوری...
*حالم داشت بد میشد
چند وقتی میشد که نمیتونستم خیلی خوب نفس بکشم که سرفه میکردم ...
ولی اینبار این سرفه ها فرق داشت
سرف کردم دستمو جلوی دهنم گذاشته بودمو وقتی که برشداشتم...دستم خونی بود!
☆ا/تت؟؟تو...تو حالت خوبه؟؟
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_جونگکوک
#فیک_تهیونگ
رفتم و سعب کردیم از پشت کت هیونجینو بکشم و از هم جداشون کنم
+تو دیگه....کی هستی؟؟
☆به تو ربطی داره ؟؟
اول تو بهم جواب بده!
دقیقا همین الان به ا/ت چی گفتی؟؟
تو و اون کیم مجبورش کردید این لباسو بپوشه نه؟؟؟
و دقیقا چرا باید کنار تو بشینه؟؟
*کوک هولش داد و خودشو از دست هیونجین خلاص کرد
+یه روزه معلوم نیست از ناکجا اباد پیدات شده اینطوریم با من حرف میزنیی؟؟
اصلا میدونی من کیم؟؟
☆تو چی؟؟تو میدونی من کیم؟؟
_بسهههههههه
*هردوشون برگشتن طرف من
_هیونجین بهت گفته بودم با هیچ کسی هرر کاریم که بکنه قرار نیست بد رفتار کنی!
نه به خاطر من!
☆منم گفتم که هر کاری بخوام میکنم!
وقتی اینطوری صدات میکنه!
وقتی این اذیتت میکنه هرر کاری بخوام میکنمم!!
_باشه!مشکلی نیست پس من از این مدرسه میرم!
+نه نه نه نشد دیگه!
تا زه سر گرمیمون شروع شده کجا میخوای بری؟؟
*یدفعه تهیونگ وارد شد
!یکی اینجا گفت سرگرمی!
خب خب خب به منم بگید اینجا چه خبره!
اوهه یونیکوورنن از چیزی که فکر میکردم بهتری!
خوبه که میبینم به حرفم گوش دادی هانی
☆نظرت چیه تا وقتی که من اینجام بهتر حرف بزنی؟؟البته اگه دنبال دردسر نیستی!
!دردسر؟؟*پوزخند
چیز خوبیه!دوسش دارم!
فقط کنجکاوم که تو چطوری میخوای برای من دردسر درست کنی ها؟
☆بهت نشون میدم که چطوری...
*حالم داشت بد میشد
چند وقتی میشد که نمیتونستم خیلی خوب نفس بکشم که سرفه میکردم ...
ولی اینبار این سرفه ها فرق داشت
سرف کردم دستمو جلوی دهنم گذاشته بودمو وقتی که برشداشتم...دستم خونی بود!
☆ا/تت؟؟تو...تو حالت خوبه؟؟
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_جونگکوک
#فیک_تهیونگ
۷.۹k
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.