(دوست داشتنی) پارت 64
(دوست داشتنی) پارت 64
تهیونگ:کی درکت نمیکنم
واقعا منو اینجوری میبینی
ا.ت: آره فقط منو میخوای
بکشونی سمت خودت تو هم
یکی مثل داداشتی وایسا میخوام
پیاده شم
تهیونگ: نه
ا.ت:وایسا نوایسادی اینجوری
میرم پایین
تهیونگ:وایسادم باشه
میخوای بری
ا.ت: آره
تهیونگ: نمیزارم
درو قفل کرد و دستمو
گرفت
ا.ت: چیکار میکنی
درو باز کن
تهیونگ:نه نمیخوام مثل
چند ساله پیش ازدستت
بدم
ا.ت:تو اون موقع از دستم
ندادی خودت رفتی
تهیونگ: من دوست دارم
نمیتونم ولت کنم
ا.ت: منم همینطور
تهیونگ: بیا باهم خوب باشیم
ا.ت:ما موقعی میتونیم باهم
خوب باشیم که سوبین رو
نباشه
تهیونگ: نیستش که
ا.ت: ولی خونه آره
تهیونگ: گفت که امشب
میخواد بره
ا.ت: راست میگیا
تهیونگ: بیا اینو بگیر
ا.ت: این چیه
تهیونگ:این گردنبند و به
همراه زرافه مامانبزرگم بهم
داد گفت که وقتی مطمئن
شدی از کسی خوشت میاد
بهش بده بیا خواستم زودتر بهت
بدم
ا.ت: ببینم وایی چه خوشگله
#تهیونگ
#فیک
#سناریو
#اسمات
#درام
تهیونگ:کی درکت نمیکنم
واقعا منو اینجوری میبینی
ا.ت: آره فقط منو میخوای
بکشونی سمت خودت تو هم
یکی مثل داداشتی وایسا میخوام
پیاده شم
تهیونگ: نه
ا.ت:وایسا نوایسادی اینجوری
میرم پایین
تهیونگ:وایسادم باشه
میخوای بری
ا.ت: آره
تهیونگ: نمیزارم
درو قفل کرد و دستمو
گرفت
ا.ت: چیکار میکنی
درو باز کن
تهیونگ:نه نمیخوام مثل
چند ساله پیش ازدستت
بدم
ا.ت:تو اون موقع از دستم
ندادی خودت رفتی
تهیونگ: من دوست دارم
نمیتونم ولت کنم
ا.ت: منم همینطور
تهیونگ: بیا باهم خوب باشیم
ا.ت:ما موقعی میتونیم باهم
خوب باشیم که سوبین رو
نباشه
تهیونگ: نیستش که
ا.ت: ولی خونه آره
تهیونگ: گفت که امشب
میخواد بره
ا.ت: راست میگیا
تهیونگ: بیا اینو بگیر
ا.ت: این چیه
تهیونگ:این گردنبند و به
همراه زرافه مامانبزرگم بهم
داد گفت که وقتی مطمئن
شدی از کسی خوشت میاد
بهش بده بیا خواستم زودتر بهت
بدم
ا.ت: ببینم وایی چه خوشگله
#تهیونگ
#فیک
#سناریو
#اسمات
#درام
۱۲.۸k
۱۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.