(دوست داشتنی) پارت 66
(دوست داشتنی) پارت 66
تهیونگ: یعنی میخوای
بمونی
ا.ت: میخوای بیرونم کنی
تهیونگ: نه عزیز دلم
چرا باید بیرونت کنم
ا.ت: نه من ناراحت شدم
من میرم
داشتم میرفتم بیرون
تهیونگ دستمو گرفت
زدم به دیوار صورتشو
به صورتم نزدیک کرد
تهیونگ: تو هیچ
جا نمیری
ا.ت: اگه برم چی
تهیونگ: خودت میدونی
باهات چیکار میکنم
ا.ت: چیکار
اومد جلوتر بوسم کرد
یک ثانیه بعد ول کرد
ا.ت:چرا ول کردی
تهیونگ:چیشده دوباره
میخوای خانم کیم
ا.ت: من یانگم نه کیم
تهیونگ: از این به بعد
کیمی
دوباره لبشو چسبوند
به لبم
منشی در زد
منشی: ببخشید آقا جلسه
الان شروع میشه الان میان
تهیونگ ازم جدا شد
تهیونگ: باشه
تهیونگ: میبینی من وقتی
باهاتم یا اون داداش خرم یا
خدمتکار الانم منشی میاد
ا.ت:(فقط😂)
#تهیونگ
#فیک
#سناریو
#درام
#اسمات
تهیونگ: یعنی میخوای
بمونی
ا.ت: میخوای بیرونم کنی
تهیونگ: نه عزیز دلم
چرا باید بیرونت کنم
ا.ت: نه من ناراحت شدم
من میرم
داشتم میرفتم بیرون
تهیونگ دستمو گرفت
زدم به دیوار صورتشو
به صورتم نزدیک کرد
تهیونگ: تو هیچ
جا نمیری
ا.ت: اگه برم چی
تهیونگ: خودت میدونی
باهات چیکار میکنم
ا.ت: چیکار
اومد جلوتر بوسم کرد
یک ثانیه بعد ول کرد
ا.ت:چرا ول کردی
تهیونگ:چیشده دوباره
میخوای خانم کیم
ا.ت: من یانگم نه کیم
تهیونگ: از این به بعد
کیمی
دوباره لبشو چسبوند
به لبم
منشی در زد
منشی: ببخشید آقا جلسه
الان شروع میشه الان میان
تهیونگ ازم جدا شد
تهیونگ: باشه
تهیونگ: میبینی من وقتی
باهاتم یا اون داداش خرم یا
خدمتکار الانم منشی میاد
ا.ت:(فقط😂)
#تهیونگ
#فیک
#سناریو
#درام
#اسمات
۱۳.۴k
۱۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.