part31

تهیونگ: تق تق تق به چی فکر میکنی
ا/ت: ها؟ هیچی تو اینجا چیکار میکنی؟
تهیونگ: اومدم یه چیزی بخورم
ا/ت: اها چی میخوری؟
تهیونگ:(....) بیار
ا/ت: باشه برو بشین
تهیونگ: همم باشه سریع بیار باید برم
ا/ت: باشه

چند دقیقه بعد
ا/ت: بیا
تهیونگ: ممنون
دستشو گذاشته بود زیر دلش
تهیونگ: چیزی شده؟
ا/ت: نه خوبم ایی
تهیونگ: ا/ت چیزی شده بهم بگو
ا/ت: فقط یکم درد دارم
تهیونگ: سرما خوردی؟
ا/ت: نه من میرم سرکارم سفارش دارم
داشتم (.....) میخوردم که نگاهم به ا/ت افتاد فکر میکردم داره درد تحمل میکنه سریع رفتم سمتش
تهیونگ: ا/ت بیا یکم بشینمن کمکت میکنم
ا/ت: تو بلد نیستی برو خودم میتونم
تهیونگ: میتونم
ا/ت: نه برو
تهیونگ: ببینمت تب داری سرما خوردی فکر کنم باید بریم دکتر تا حالت بد نشده
ا/ت: سرما نخوردم خودم خوب میشم
تهیونگ: دلت درد میکنه تب هم که داری کار نکن خسته میشی
ا/ت: بهت میگم برو ایییی
تهیونگ: من بخاطر خودت میگم
ا/ت: بار اولم نیست
تهیونگ: مشکل داری؟
ا/ت: نه فقط پریودم خودم تا چند ساعت دیگه خوب میشم تو برو نمیخواد نگران باشی
تهیونگ: خب میرم برات دارو بخرم
دستشو گرفتم
ا/ت: قرص خوردم
تهیونگ: دوست داری درد بکشی استراحت کن بزار زنگ بزنم رئیست
ا/ت:تو چرا نگران منی برو بهت میگم
تهیونگ: ا/ت بیا استراحت کنم خودم انجام میدم
ا/ت: نمیخوام فقط برو
تهیونگ: باشه
رفتم و از در کافه خارج شدم برگشتم به ا/ت نگاهی کردم دیدم افتاد روی زمین
سریع رفتم سمتش
تهیونگ: ا/ت ا/ت سریع بغلش کردم و بردمش بیمارستان

یک ساعت بعد
تهیونگ: دکتر چیشده؟
👩🏼‍⚕️:کم خوابی داره غذای کمی میخوره به خودش زیاد سخت میگیره درد پریود هم خیلی اذیتش میکرد بخاطر همین بیهوش شده بود الان یکم حالش خوبه میتونی بری ببینیش
تهیونگ: ممنون
رفتم سمت ا/ت
تهیونگ: خوبی
ا/ت: لازم نبود منو بیاری بیمارستان
تهیونگ: بیهوش شده بودی داشتی میمردی
ا/ت: برو حوصلتو ندارم
تهیونگ:باید فرمتو پر کنم اسم کیم ا/ت درسته؟
ا/ت: نه
تهیونگ: اسم اصلیت نیست؟
ا/ت: شوخی کردم
تهیونگ: نام پدر کیم؟
ا/ت: جون..
تهیونگ: صبر کن گوشیم زنگ خورد الان میام
ا/ت: باشه
تهیونگ: ببخشید ا/ت من کار دارم باید برم
ا/ت: باشه برو
تهیونگ: مراقب خودت باش خداحافظ

یک هفته بعد
ا/ت
جونهو: تصمیمتو واقعا گرفتی؟
ا/ت: اره میخوام ماه بعد برم ترم جدیدم شروع میشه میخوام خارج ادامه تحصیل بدم مامان باهاش موافقت کرد
جونهو: منم مشکلی ندارم ولی خودت فکر میکنی میتونی؟
ا/ت: اهمم میتونم فقط وقت گرفتن بورسیه گرفتن ندارم
جونهو: هرچی باشه خودم بهت میدم
ا/ت: اهمم ممنون
جونهو: خب خودت میتونی انجام بدی
ا/ت: اره باید هرچه زودتر برم ماه بعد میرم
جونهو: باشه

#فیک
#سناریو
دیدگاه ها (۱۰)

part32

part33

part30

part29

پارت 12خون تو رگام جم شد....ویو جونگکوک یه نفس عمیق کشیدم بع...

love Between the Tides¹⁸ ا/ت خیلی احساس ترس تو خونه ی تهیونگ...

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط