part29

فردا
از خواب بیدار شدم
من کجام اینجا کجاست ایی سرم چرا اینقدر درد میکنه
تق تق تق
ا/ت: کیه
تهیونگ: منم
اومد داخل
تهیونگ: خوبی؟
ا/ت: اهمم
تهیونگ: ا/ت یه چیزی ازت میخوام
ا/ت: بله؟
تهیونگ: میشه همینجا بمونی عموم میخواد بیاد اینجا اگر تورو ببینه میترسم سوءتفاهم بشه براش
ا/ت: میفهمم چی میگی باشه
تهیونگ: خب همینجا بمون من میرم
ا/ت: باشه

تهیونگ
دلینگ دلینگ
تهیونگ: سلام
جونهو: سلام خوبی؟
تهیونگ: ممنون
جونهو: چیشد دیشب نیومدی خونه اینجا خوابیدی
تهیونگ: خسته بودم بیام خونه بابا کجاست؟
جونهو: بابات شرکته منم گفتم بیام اینجا ببینمت
تهیونگ: چیزی میخوری بیارم
جونهو: فقط آب
تهیونگ: باشه صبر کن
جونهو:تهیونگ
تهیونگ: بله
جونهو:این کفشای کیه؟
تهیونگ: چی؟
جونهو: این کفش ها کسی اینجا هست؟
تهیونگ: نه
جونهو: کفش خودته؟
تهیونگ: نه کیجون دو روز اینجا بود نمیدونم دیگه شاید برای دوست دختر او بوده
جونهو: اهمم
تهیونگ: عمو تا کی اینجایی؟
جونهو:برم؟
تهیونگ: نه گفتم غذا سفارش بدم
جونهو: نه خوشتیپ لازم نیست فقط اومدم بگم تو که هنوز به سنی نرسیدی از ما جدا شی پس فعلا بیا کنار هم زندگی کنیم برگرد خونه رانا نگرانته
تهیونگ: امشب میام اومده بودم اینجارو تمیز کنم
جونهو: پس من میرم بای
تهیونگ: باشه بای
عمو رفت رفتم سمت اتاق
تهیونگ: خیلی ببخشید عموم بود
ا/ت: نه مشکلی نیست من برم دیگه
تهیونگ: صبحونه نمیخوری؟
ا/ت: نه برای چی بخورم؟
تهیونگ: تازه از خواب بیدار شدی
ا/ت: اینو که میدونم منظورم این بود چرا باید کنار تو و تو خونه ی تو بخورم
تهیونگ: یعنی چی؟
ا/ت: لازم نیست دیگه دلت برای من بسوزه یا از من به عنوان بازیچه ای میان انتقامت از هیون استفاده کنی
تهیونگ: من فقط میخوام کمکت کنم
ا/ت: لازم نیست کمکم کنی من خودم بدبختی کم ندارم اینم یکی دیگه باید باهاش کنار بیام چیکار میتونم کنم
تهیونگ: خب من کار بدی کردم
ا/ت: مثل بچه های کوچولو میمونی چرا قصد داری به من نزدیک بشی
تهیونگ: من گفتم که میخوام کمکت کنم چون بخاطر من این اتفاق افتاد
ا/ت: یادت رفته تو دانشگاه چطور باهام رفتار میکردی الان شدی ادم خوبه نه عزیزم تو دیگه تغییر نمیکنی
تهیونگ: باشه اگر دنبال چیزی میگردی و فکر میکنی من ادم بدیم باشه برو فقط بدون من قصدم کمک به تو بوده نه چیز دیگه ای
چیزی نگفت و رفت

#فیک
#سناریو
دیدگاه ها (۱۰)

part30

part31

part28

part27

love Between the Tides³⁷ا/ت: برای دوست دخترت خریدی؟ تهیونگ: ...

love Between the Tides³¹شبتهیونگرفتم بیمارستان تهیونگ: ببخشی...

Between the Tides³²یک هفته بعد تهیونگتو دفترم بودم تق تق تق ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط