گناهکار part
( گناهکار ) ۱۳۹ part
صدای گریون و پر از غم پسرش رو شنید : مامانم حالش خوب میشه من نمیزارم مامانم جای بره ... مامان حالش خوب میشه
جیمین گریه نمیکرد چرا که در شانزده سال تموم گریه نکرده بود شاید تنها همین باعث شده بود قوی باشه مانند یه مرد،
پسرش رو از خودش دور کرد و روی صندلی نشوند با گرفتن بطری آبی از برادرش سرش رو باز کرد و به دست پسرش داد : بخور پارک یون بیول
یون بیول جرعه ای از آب نوشید و بطری رو به دست بابای جون اش داد با چشم های اشکی به جیمین نگاه کرد و گفت : چطور میتونی طاقت بیاری اگه مامان چیزیش بشه چی..
اشک هایش مانند آتیشی روی گونه هایش سرازیر شدن جیمین سخت بغضش را نگهداشت چرا که در طی شانزده سال گریه نکرده بود به امید اینکه رز اش حالش خوبه زندگی میکرد و حال هم نمیخواست گریه کنه
جلوی پسرش زانو زد و آروم پیشونیش رو بوسید مهر پدرانه اش درونش پیدا شده بود با جدیت نجوا کرد : رز حالش خوب میشه توهم گربه نکن تو پارک یون بیول هستی پسر من هیچوقت گربه نمیکنه چون قویه
یون بیول مانند بچه ها تند سر تکان داد و به زمین خیره شد،
تا اینکه درب اتاق باز شد و دکتر مین سو همراه همسرش لی هی از اتاق خارج شدن جیمین سریع بلند شد و سمته دوستش رفت پشت سرش هم یون بیول رفت جیمین با خشمی که بیشتر غم بود نجوا کرد : رز حالش خوبه مگه نه
مین سو نگاهی به همه ردو بدل کرد و نامید گفت : خونریزی مری شدیده و وضعیت خانمت فعلاً ناپایداره ممکنه به تزریق خون و مایعات فوری نیاز داشته باشه باید سریع آندوسکوپی بشه تا خونریزی کنترل بشه.
امکان داره داروهای داخل وریدی و تزریق خون نیاز باش
جیمین لحظه ای خشک اش زد یعنی همسرش تمام این مدت تنهایی این بارو به دوش کشیده بود نامید به مین سو نگاه کرد و گفت : زنده میمونه
یون بیول سریع نجوا کرد : باید زنده بمونه هرکاری باید بکنی تا زنده بمونه
مین سو با آرامشی لب زد : نگران نباش یون بیول هنوز راهی برای نجاتش هست اما خطریه رگ ها هر دقیقه ممکنه پاره بشن اگه از باندینگ (کشیدن حلقه لاستیکی دور رگ واریسی) یا تزریق داروی اسکلروتراپی استفاده کنیم میشه رگ بسته بشه و خونریزی متوقف بشه اما ... احتمال از دست دادنش خیلی بالاست
صدای گریون و پر از غم پسرش رو شنید : مامانم حالش خوب میشه من نمیزارم مامانم جای بره ... مامان حالش خوب میشه
جیمین گریه نمیکرد چرا که در شانزده سال تموم گریه نکرده بود شاید تنها همین باعث شده بود قوی باشه مانند یه مرد،
پسرش رو از خودش دور کرد و روی صندلی نشوند با گرفتن بطری آبی از برادرش سرش رو باز کرد و به دست پسرش داد : بخور پارک یون بیول
یون بیول جرعه ای از آب نوشید و بطری رو به دست بابای جون اش داد با چشم های اشکی به جیمین نگاه کرد و گفت : چطور میتونی طاقت بیاری اگه مامان چیزیش بشه چی..
اشک هایش مانند آتیشی روی گونه هایش سرازیر شدن جیمین سخت بغضش را نگهداشت چرا که در طی شانزده سال گریه نکرده بود به امید اینکه رز اش حالش خوبه زندگی میکرد و حال هم نمیخواست گریه کنه
جلوی پسرش زانو زد و آروم پیشونیش رو بوسید مهر پدرانه اش درونش پیدا شده بود با جدیت نجوا کرد : رز حالش خوب میشه توهم گربه نکن تو پارک یون بیول هستی پسر من هیچوقت گربه نمیکنه چون قویه
یون بیول مانند بچه ها تند سر تکان داد و به زمین خیره شد،
تا اینکه درب اتاق باز شد و دکتر مین سو همراه همسرش لی هی از اتاق خارج شدن جیمین سریع بلند شد و سمته دوستش رفت پشت سرش هم یون بیول رفت جیمین با خشمی که بیشتر غم بود نجوا کرد : رز حالش خوبه مگه نه
مین سو نگاهی به همه ردو بدل کرد و نامید گفت : خونریزی مری شدیده و وضعیت خانمت فعلاً ناپایداره ممکنه به تزریق خون و مایعات فوری نیاز داشته باشه باید سریع آندوسکوپی بشه تا خونریزی کنترل بشه.
امکان داره داروهای داخل وریدی و تزریق خون نیاز باش
جیمین لحظه ای خشک اش زد یعنی همسرش تمام این مدت تنهایی این بارو به دوش کشیده بود نامید به مین سو نگاه کرد و گفت : زنده میمونه
یون بیول سریع نجوا کرد : باید زنده بمونه هرکاری باید بکنی تا زنده بمونه
مین سو با آرامشی لب زد : نگران نباش یون بیول هنوز راهی برای نجاتش هست اما خطریه رگ ها هر دقیقه ممکنه پاره بشن اگه از باندینگ (کشیدن حلقه لاستیکی دور رگ واریسی) یا تزریق داروی اسکلروتراپی استفاده کنیم میشه رگ بسته بشه و خونریزی متوقف بشه اما ... احتمال از دست دادنش خیلی بالاست
- ۱.۹k
- ۱۸ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط