دستش رو کلافه داخله موهاش کشید خسته شده بود اما

𝕔𝕦𝕣𝕚𝕠𝕤𝕚𝕥𝕪
𝕔𝕙𝕒𝕡𝕥𝕖𝕣:²
𝕡𝕒𝕣𝕥:¹²
دستش رو کلافه داخله موهاش کشید. خسته شده بود اما....
تلفتنشو برداشتو به یک شماره زنگ زد.
"بله؟"
صدای خش‌دارش از پشت گوشی شنیده شد.
"به کمکت نیاز دارم":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒
"چی میخوای؟"
"میتونی برام مدرک جعل کنی؟":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒
مرد خندید.
"تونست که آره.. میتونم.. ولی هزینه داره‌ها"
الیزا پوزخند زد. اوه‌‌... معلومه که میدونست!!
"آره میدونم. میدم بهت":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒
"پس تمومه. پول رو برام بریز"
"نه نه نه نه... اول کارتو انجام بده، بعد بهت پولتو میدم":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒
مرد جوریکه انگار عصبی شده باشه نفسش رو بیرون داد و یکم مکث کرد.
"چند روز؟"
"سه روز":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒
"سه روزه دیگه مدارک رو بهت میدم"
"زمانی که مدارک رو تحویل گرفتم پول رو بهت میدم":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒
تلفنو قطع کردو به بیرون از پنجره خیره شد.
"قطعا..این چیزی نبود که من بودم و میخواستم باشم... اما الان.. نمیتونم کاریش کنم.. ولی خب، این ورژنمو.. خیلی دوست دارم!!!":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒
دیدگاه ها (۱۰)

𝕔𝕦𝕣𝕚𝕠𝕤𝕚𝕥𝕪𝕔𝕙𝕒𝕡𝕥𝕖𝕣:²𝕡𝕒𝕣𝕥:¹³قطره‌های بارون به زمین برخورد میکرد...

𝕔𝕦𝕣𝕚𝕠𝕤𝕚𝕥𝕪𝕔𝕙𝕒𝕡𝕥𝕖𝕣:²𝕡𝕒𝕣𝕥:¹⁴"جناب قاضی؟":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒قاضی چشماش رو از ...

𝕔𝕦𝕣𝕚𝕠𝕤𝕚𝕥𝕪𝕔𝕙𝕒𝕡𝕥𝕖𝕣:²𝕡𝕒𝕣𝕥:¹¹پرونده رو چندبار خوند، انقدر خوند ک...

𝕔𝕦𝕣𝕚𝕠𝕤𝕚𝕥𝕪𝕔𝕙𝕒𝕡𝕥𝕖𝕣:²𝕡𝕒𝕣𝕥:¹⁰"پرنسس؟":𝕜𝕠𝕠𝕜"هوم؟؟":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒"چرا نارا...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۳۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط