دست نویس های یک دیوانه
هی مخند با او دگر تا نگیرد بغض گلو
هی نده قلوه به او تا نگیرد دست تو را
بر من نگو حال دلم از این خرابه گذر
است.
تو بگو بر دل من چ جفاها میکنی!
#دست نویس های یک دیوانه
هی نده قلوه به او تا نگیرد دست تو را
بر من نگو حال دلم از این خرابه گذر
است.
تو بگو بر دل من چ جفاها میکنی!
#دست نویس های یک دیوانه
۴.۹k
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.