معجزه من
معجزه من
پارت ۵۰
سجاد: اول مدارک
رامتین مدارک رو پرت میکنه به طرف سجاد و سجاد تایید میکنه ک درسته بعد اسلحشو ورمیداره و به طرف رامتین
سجاد: بگیر اینو
رامتین اسلحه رو میگیره
سجاد دست رامتین میگیره و نشون میکنه روی مهگل النا
رامتین: چی گوهیی میخوری؟
سجاد: بین خواهرت و زنت یکی رو میتونی انتخاب کنی بزننننن
اصلان: رامتیننن نکننننننننن(باداد)
سجاد: اگه نزنی همتون میکشم تموم
النا: رامتین منو بزننننننن
رامتین: دهنتو ببند
النا: بزننن بخاطر من
رامتین گریه اش گرفته بود اسلحه رو گرفت به طرف النا
رامتین: النا خیلی دوست دارم
(النا)
برای اخرین بار به چشمای رامتین نگاه کردم و چشامو بستم ک صدای اسلحه امد با ترس چشامو باز کردم ک دیدم رامتین با اسلحه به شکم سجاد تیر زده تا افردا سجاد امدن پلیس ها ریختن مثل مورچه ها تو کارگاه رامتین امد منو مهگل باز کرد به من ک رسید از حال رفتم ک بغلم کرد منو گذاشت تو ماشین یکم بیهوش بودم ک اصلان داشت رانندگی میکرد مهگل هم جلو بود و منو رامتین عقب تو بغل رامتین بودم
النا: تموم شد
رامتین: اره تموم شد
(۱سال بعد)
(میدونم این پارت ریدم ببخشید حالم خوب نیست)
پارت ۵۰
سجاد: اول مدارک
رامتین مدارک رو پرت میکنه به طرف سجاد و سجاد تایید میکنه ک درسته بعد اسلحشو ورمیداره و به طرف رامتین
سجاد: بگیر اینو
رامتین اسلحه رو میگیره
سجاد دست رامتین میگیره و نشون میکنه روی مهگل النا
رامتین: چی گوهیی میخوری؟
سجاد: بین خواهرت و زنت یکی رو میتونی انتخاب کنی بزننننن
اصلان: رامتیننن نکننننننننن(باداد)
سجاد: اگه نزنی همتون میکشم تموم
النا: رامتین منو بزننننننن
رامتین: دهنتو ببند
النا: بزننن بخاطر من
رامتین گریه اش گرفته بود اسلحه رو گرفت به طرف النا
رامتین: النا خیلی دوست دارم
(النا)
برای اخرین بار به چشمای رامتین نگاه کردم و چشامو بستم ک صدای اسلحه امد با ترس چشامو باز کردم ک دیدم رامتین با اسلحه به شکم سجاد تیر زده تا افردا سجاد امدن پلیس ها ریختن مثل مورچه ها تو کارگاه رامتین امد منو مهگل باز کرد به من ک رسید از حال رفتم ک بغلم کرد منو گذاشت تو ماشین یکم بیهوش بودم ک اصلان داشت رانندگی میکرد مهگل هم جلو بود و منو رامتین عقب تو بغل رامتین بودم
النا: تموم شد
رامتین: اره تموم شد
(۱سال بعد)
(میدونم این پارت ریدم ببخشید حالم خوب نیست)
۶.۷k
۰۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.