مافیایمرگ

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•

#مافیای_مرگ

Port:¹⁰

_ات واقعا متاسفم دست خودم نبود و اون دختره..........

+دست خودت نبود؟ واقعا نمیتونی خودتو کنترل کنی الان ببخشمت فردا میخوام از ر.وی یه دختر دیگه بلندت کنم

_واقعا پشیمونم

بی خیال به حرفش رفتم اشپز خونه و مشغول درست کردن غذا شدم

دست جونگکوک دور کمرم حلقه شد و چونشو گذاشت روی شونه ام

+گفتم ولم کن معلوم نیست دس.تت به چند تا دختر خورده

_من که گفتم ببخشید ات سگم نکن

+همین ببخشید؟

_من اگه بخوام به میل خودم پیش برم الان نمیتونستی راه بری اما چون بهت قول دادم باهات کاری نداشتم

+هه تو........

گوشیم زنگ خورد

+جونگکوک ولم کن

رفتم سمت گوشیم هوانگ بود

/سلام خانوم ببخشید مزاحمتون شدم

+نه بگو

/میخواستم بهتون بگم که باند رو به بهبودیه و داره صعود میکنه فقط

+فقط چی ؟

/ممکنه بازم سقوط کنه

+هوف یاشه هوانگ خدافظ

قطع کردم که جونگکوک گفت

_چی‌گفت

نگاه سردی بهش انداختم و چشمامو چرخوندم

+مگه مهمه

بازومو گرفت و فشاری بهش وارد کرد که صدام در اومد

_هرچی به روت خندیدم زبون باز کردی جواب منو بده گفتم بهت چی گفت (داد)

+خب حالا چرا داد میزنی (بغض و داد)

_هوفف گفتم بهت چی گفت پای باند منم وسط هست

+گفت ممکنه دوباره سقوط کنه (بغض)

_خیلی خب حالا چرا بغض میکنی

اومد و گرفتم بغل تقلا میکردم که خودمو بکشم بیرون اما محکم تر گرفتم......

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
دیدگاه ها (۱)

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•#مافیای_مرگ Port:¹¹اما...

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•#مافیای_مرگ Port:¹²جون...

خب بچه ها رمان ددی جذاب من چطور بود حتما نظر بدی همینطور انر...

#ددی_جذاب_من پارت اخرپنج سال بعدکوک از زندان اومد بیرون و ب...

عشق چیز خوبیه پارت سه دستو و پاهام بسته شده بودن نمیتونستم ک...

my baby girlPart;33season;2________________________________ل...

بیب من برمیگردمپارت : 72 ( جنی) جانگه به پذیرایی رفت منم بدو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط