p25
&منتظرت میشم
+باش...فعلا
&فعلا
رفتم اتاقم نیم تنه و شلوارک کوتاه پوشیدم کولمو با گوشیم برداشتم و رفتم حیاط
+اومدم
&نمیشه
+واسه چی؟
سویشرتش رو درآورد و داد بهم
&اینو بپوش
+هوم؟
&یاااا بپوش دیگه
بدون هیچ حرفی پوشیدمو اونم رفت ماشینو از پارکینگ بیاره هوا واقعا خیلی گرم بود وقتی سوار ماشین شدم کولر روشن بود
+آخیییش
&خنکت شد؟
+اوهوم خیلی گرمه
بعد نیم ساعت به باشگاه رسیدیم از ماشین پیاده شدم و بازم گرما
+واقعا گرمای اینجا از جهنم بدتره
&تو کی جهنم رفتی که ما نمیدونستیم؟
+برای هر حرفم جواب داری دیگه
&پس حرف نزن
به تابلو باشگاه نگاه کردم
+چییی؟اینجا که باشگاه بوکسه
&ارع
+یاااااا من اینجا نمیرم..من بوکس کار نمیکنم
&یعنی نمیخوای قوی بشی و از خودت دفاع کنی؟
+چرا ولی آخه دستام ضربه میبینه
&آخیییی میخوای دستاتو بخورم دیگه ضربه نبینه؟....بدو برو داخل
+یااااا
رفتم داخل یا خدا اینجا چقدر پسره فقط دو سه تا دختر میشد به زور پیدا کرد
&هی به چی نگاه میکنی؟
+هیچی
&خوب بیا بریم پیش دوستم فقط اگه ببینم روی کسی کراش بزنی من میدونم و تو
+اصلا تو کی هستی جز بادیگاردم؟
&باید ازت محافظت کنم
+هه تو که فقط ۱۶ سالته من خودم بلدم از خودم محافظت کنم
&تو زور جوجه هم نداری بعد میخوای از خودت محافظت کنی
+زیادی حرف میزنیا
به پسر قد بلندی که داشت به طرفمون میومد نگاه کردم اون چقدر جذاب بود...ولی نه نباید کراش بزنم...اصلااااا...
جکسون:های جی کی
&سلام جکی ایشون دوستم هستن اومدن اینجا تو بوکس یاد بگیره
این پسر چقدر دروغگوعه
جکسون:با من؟
&اره مشکلیه؟
جکسون:نه فقط من به دخترا ورزش یاد نمیدم
چقدر پرروعه پسره ی کلاه شق
رفتم جلوش
+انگار که منو نمیشناسین من شیم جی هی هستم
اونم یه قدم اومد جلوتر
جکی:خوب؟
&خوب داشت خودشو معرفی میکرد
جونگ کوک مج دستمو گرفت و ازش دور کرد بهم اشاره داد
&خوب اگه میشه تو بهش یاد بدی
جکی:به شرطی که هرروز باید بیاد.سخت باید تلاش کنه...افتاد؟
+چی میگی تو اصلا نمیام
جکی:همین که گفتم...راستی با این دختره میخوایم بریم؟
(بچه ها منطور جکی اینه که با جی میخوان برن کشور دیگه چون جونگ کوک چند روز قبلش به جکی گفته بود که باهاشون بیاد چون جکی بهترین ورزشکاره😎 جکی همون جکسون هست)
+اره مشکلی داری؟
جکی:الان که میبینم خیلی مشکل هست
+جونگ کوک من اینو دو روزه میکُشَمِش بخدا
جکی:تو؟
+اره میزنم میکشمت
پوشیدم زد زیر خنده که باعث میشد بیشتر اعصابم بهم بخوره بهش حمله کردم موهای پرپشتش رو میکشیدم که از کمرم گرفت و بلندم کرد
+چیکار میکنی ولم کن
جکی:اگه ولت کنم مثل وحشی های میزنی
+وحشی خودتی بیشور ولم کن تا جرت ندادم
جکی:مطمئنی؟ اگه ولت کنم داغون میشیا
+ولم کنننن
وقتی ولم کرد با باسن خوردم به زمین
+آیییییی ***(فحش)
جکی:بهت که گفتم
&وای بسه دیگه هنوز نیومده انقدر دعوا میکنین...
جکی:من چیکار کنم اون شروع کرد
+باش...فعلا
&فعلا
رفتم اتاقم نیم تنه و شلوارک کوتاه پوشیدم کولمو با گوشیم برداشتم و رفتم حیاط
+اومدم
&نمیشه
+واسه چی؟
سویشرتش رو درآورد و داد بهم
&اینو بپوش
+هوم؟
&یاااا بپوش دیگه
بدون هیچ حرفی پوشیدمو اونم رفت ماشینو از پارکینگ بیاره هوا واقعا خیلی گرم بود وقتی سوار ماشین شدم کولر روشن بود
+آخیییش
&خنکت شد؟
+اوهوم خیلی گرمه
بعد نیم ساعت به باشگاه رسیدیم از ماشین پیاده شدم و بازم گرما
+واقعا گرمای اینجا از جهنم بدتره
&تو کی جهنم رفتی که ما نمیدونستیم؟
+برای هر حرفم جواب داری دیگه
&پس حرف نزن
به تابلو باشگاه نگاه کردم
+چییی؟اینجا که باشگاه بوکسه
&ارع
+یاااااا من اینجا نمیرم..من بوکس کار نمیکنم
&یعنی نمیخوای قوی بشی و از خودت دفاع کنی؟
+چرا ولی آخه دستام ضربه میبینه
&آخیییی میخوای دستاتو بخورم دیگه ضربه نبینه؟....بدو برو داخل
+یااااا
رفتم داخل یا خدا اینجا چقدر پسره فقط دو سه تا دختر میشد به زور پیدا کرد
&هی به چی نگاه میکنی؟
+هیچی
&خوب بیا بریم پیش دوستم فقط اگه ببینم روی کسی کراش بزنی من میدونم و تو
+اصلا تو کی هستی جز بادیگاردم؟
&باید ازت محافظت کنم
+هه تو که فقط ۱۶ سالته من خودم بلدم از خودم محافظت کنم
&تو زور جوجه هم نداری بعد میخوای از خودت محافظت کنی
+زیادی حرف میزنیا
به پسر قد بلندی که داشت به طرفمون میومد نگاه کردم اون چقدر جذاب بود...ولی نه نباید کراش بزنم...اصلااااا...
جکسون:های جی کی
&سلام جکی ایشون دوستم هستن اومدن اینجا تو بوکس یاد بگیره
این پسر چقدر دروغگوعه
جکسون:با من؟
&اره مشکلیه؟
جکسون:نه فقط من به دخترا ورزش یاد نمیدم
چقدر پرروعه پسره ی کلاه شق
رفتم جلوش
+انگار که منو نمیشناسین من شیم جی هی هستم
اونم یه قدم اومد جلوتر
جکی:خوب؟
&خوب داشت خودشو معرفی میکرد
جونگ کوک مج دستمو گرفت و ازش دور کرد بهم اشاره داد
&خوب اگه میشه تو بهش یاد بدی
جکی:به شرطی که هرروز باید بیاد.سخت باید تلاش کنه...افتاد؟
+چی میگی تو اصلا نمیام
جکی:همین که گفتم...راستی با این دختره میخوایم بریم؟
(بچه ها منطور جکی اینه که با جی میخوان برن کشور دیگه چون جونگ کوک چند روز قبلش به جکی گفته بود که باهاشون بیاد چون جکی بهترین ورزشکاره😎 جکی همون جکسون هست)
+اره مشکلی داری؟
جکی:الان که میبینم خیلی مشکل هست
+جونگ کوک من اینو دو روزه میکُشَمِش بخدا
جکی:تو؟
+اره میزنم میکشمت
پوشیدم زد زیر خنده که باعث میشد بیشتر اعصابم بهم بخوره بهش حمله کردم موهای پرپشتش رو میکشیدم که از کمرم گرفت و بلندم کرد
+چیکار میکنی ولم کن
جکی:اگه ولت کنم مثل وحشی های میزنی
+وحشی خودتی بیشور ولم کن تا جرت ندادم
جکی:مطمئنی؟ اگه ولت کنم داغون میشیا
+ولم کنننن
وقتی ولم کرد با باسن خوردم به زمین
+آیییییی ***(فحش)
جکی:بهت که گفتم
&وای بسه دیگه هنوز نیومده انقدر دعوا میکنین...
جکی:من چیکار کنم اون شروع کرد
۱۷.۸k
۳۱ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.