وقتی پریودی و از شدت درد گریه میکنی(درخواستی)
علامت ها
مینهو+
ا.ت_
.
.
.
روز سوم پریودیت بود و شوهرت مینهو مشغول تور کنسرت هاش بود، خیلی درد داشتی اما این رو ازش قایم میکردی که متوجه نشه
دردهای عجیبی داشتی امروز، شکمت داشت تیر میکشید، سردرد داشتی، کمر درد داشتی…خیلی عجیب درد داشتی
با تمام دردی که داشتی خونه رو تمیز کردی، هیچوقت اینکار رو انجام نشده نمیزاشتی حتی اگه فقط یک ساعت تا مرگت مونده بود ترجیح میدادی خونه رو تمیز کنی بعد بمیری
روی مبل نشستی و درد داشت دیوونه ات میکرد، نمیتونستی تحمل کنی، شروع به اشک ریختن کردی
ناگهان مینهو از در اومد داخل
+سلام سوییتی
با دیدن مینهو تعجب کردی، فکر نمیکردی که بیاد خونه چون قرار بود ۱ هفته دیگه بیاد، میخواستی دردت رو پنهون کنی و بری بهش سلام کنی اما نتونستی
مینهو اومد سمتت و متوجه شد که داری درد میکشی
+ا.ت.. حالت خوبه؟ (نگران)
درحالی که داشتی درد میکشیدی، با صورتی که کاملا معلوم بود داره درد میکشه، اشک هات رو پاک کردی و گفتی
_اره، خوبم
مینهو در همون حالت نگرانیش اخم کرد
+ا.ت، اصلا دروغگوی خوبی نیستی، پریودی، نه؟
سرت رو به معنای اره تکون دادی
+و جرا بهم نگفتی؟
_نمیخولستم نگرانم شی
+ا.ت، من شوهرتم، باید این چیزارو بدونم، اصلا هم نباید به این فکر کنی که من نگرانت میشم و از کارام عقب میوفتم، کارم از تو مهمتر نیست! و همینطور نباید ازم خجالت بکشی، باشه؟ دیگه هیچ چیزو ازم قایم نکن، باشه؟
فقط ساکت بودی و بهش نگاه میکردی
+نشنیدم بگی باشه
_ب..باشه
+آفرین
مینهو اشکای باقی مونده روی چشمات رو پاک کرد، بوسیدشون و گفت
+دیگه هم گریه نکن، فقط بهم بگو تا آرومت کنم!
مینهو برات سوپ درست کرد و با قاشق بهت داد تا بخوریش، چند دقیقه بعد پیشت نشست، بهش تکیه دادی و مینهو شروع کرد که ماساژ دادن شکمت
+خیلی دوستت دارم، سوییتی، نمیخوام درد بکشی، از دفعه بعد هروقت احساس درد کردی، حتی اگه کم هم بود بهم بگو تا دیگه نزارم دردت بیشتر بشه
مینهو سرت رو بوسید
+بیشتر از هرچیزی دوستت دارم!
(پایان)
#استری_کیدز
#بنگچان
#لینو
#چانگبین
#هیونجین
#هان
#فلیکس
#سونگمین
#جونگین
#تکپارتی
#چندپارتی
#وانشات
#سناریو
#تصورکن
#فیک
#فیکشن
مینهو+
ا.ت_
.
.
.
روز سوم پریودیت بود و شوهرت مینهو مشغول تور کنسرت هاش بود، خیلی درد داشتی اما این رو ازش قایم میکردی که متوجه نشه
دردهای عجیبی داشتی امروز، شکمت داشت تیر میکشید، سردرد داشتی، کمر درد داشتی…خیلی عجیب درد داشتی
با تمام دردی که داشتی خونه رو تمیز کردی، هیچوقت اینکار رو انجام نشده نمیزاشتی حتی اگه فقط یک ساعت تا مرگت مونده بود ترجیح میدادی خونه رو تمیز کنی بعد بمیری
روی مبل نشستی و درد داشت دیوونه ات میکرد، نمیتونستی تحمل کنی، شروع به اشک ریختن کردی
ناگهان مینهو از در اومد داخل
+سلام سوییتی
با دیدن مینهو تعجب کردی، فکر نمیکردی که بیاد خونه چون قرار بود ۱ هفته دیگه بیاد، میخواستی دردت رو پنهون کنی و بری بهش سلام کنی اما نتونستی
مینهو اومد سمتت و متوجه شد که داری درد میکشی
+ا.ت.. حالت خوبه؟ (نگران)
درحالی که داشتی درد میکشیدی، با صورتی که کاملا معلوم بود داره درد میکشه، اشک هات رو پاک کردی و گفتی
_اره، خوبم
مینهو در همون حالت نگرانیش اخم کرد
+ا.ت، اصلا دروغگوی خوبی نیستی، پریودی، نه؟
سرت رو به معنای اره تکون دادی
+و جرا بهم نگفتی؟
_نمیخولستم نگرانم شی
+ا.ت، من شوهرتم، باید این چیزارو بدونم، اصلا هم نباید به این فکر کنی که من نگرانت میشم و از کارام عقب میوفتم، کارم از تو مهمتر نیست! و همینطور نباید ازم خجالت بکشی، باشه؟ دیگه هیچ چیزو ازم قایم نکن، باشه؟
فقط ساکت بودی و بهش نگاه میکردی
+نشنیدم بگی باشه
_ب..باشه
+آفرین
مینهو اشکای باقی مونده روی چشمات رو پاک کرد، بوسیدشون و گفت
+دیگه هم گریه نکن، فقط بهم بگو تا آرومت کنم!
مینهو برات سوپ درست کرد و با قاشق بهت داد تا بخوریش، چند دقیقه بعد پیشت نشست، بهش تکیه دادی و مینهو شروع کرد که ماساژ دادن شکمت
+خیلی دوستت دارم، سوییتی، نمیخوام درد بکشی، از دفعه بعد هروقت احساس درد کردی، حتی اگه کم هم بود بهم بگو تا دیگه نزارم دردت بیشتر بشه
مینهو سرت رو بوسید
+بیشتر از هرچیزی دوستت دارم!
(پایان)
#استری_کیدز
#بنگچان
#لینو
#چانگبین
#هیونجین
#هان
#فلیکس
#سونگمین
#جونگین
#تکپارتی
#چندپارتی
#وانشات
#سناریو
#تصورکن
#فیک
#فیکشن
۱.۴k
۰۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.