آخرین لبخند پارت (شش)
آخرین لبخند پارت (شش)
دکتر*متاسفانه دوستون حالش خیلی بده و بیماری سرطان معده داره
ته*الان من باید چیکار کنم ؟
دکتر*الان شما برید این دارو هارا بگیرید
ته*چشم
*بعد از همه ی کارا تو اتاق کوک*
ویو کوک*
خیلی دلم درد میکرد و هنوز خیلی چیزا تار بود دیدم یه کسی نشسته پیشم سعی کردم چشماما باز کنم
*ویو ته*
دیدم که کوک کم کم چشماشا داره باز باز میکنم
ته*کوک کوک
کوک*بله (با صدا ضعیف)
ته*حالت خوبه(باصدای خوش حال)
کوک*فک کنم(باصدای ضعیف)
ته*(میره بیرون و به دکتر میگه که بیاد)
دکتر*خوب آقای جئو حالتون چطوره؟
کوک*خیلی بهترم
دکتر*خوبه. خب شما بیماری سرطان معده دارید
کوک*بله
دکتر*🤨خوب چرا زود تر مراجعه نکردید؟
کوک*خوب فک نمیکردم انقدر جدی باشه
دکتر*خب بگذریم اگه دوباره خون بالا اوردید باید عمل بشید
کوک*چشم خیلی ممنون
دکتر *خواهش میکنم من دیگه میریم
ته و کوک*ممنون
(پرش زمانی به 2شب که همه خوابند)
ویو ته*
بای صدای خیلی کم بیدار شدم دیدم کوک رو تختش نیست دویدم به سمت دست شوییا که دیدیم کوک افتاده روی زمین و دهنش پرز خونه (کوک غش کرده)
ته*دکتر دکتر دکتر
*پرش به بعد از عمل کوک *
ته*آقای دکتر حالش چطوره؟
دکتر*عمل خ بیش رفت ولی هنوز بیهوشه
ته*منون. میتونم برم تو اتاق؟
دکتر *خواهش میکنم.بله
ویو کوک*
از شدت دل درد بیدار شدم ساعت3نیم بود تهیونگم خواب بود دیدم به دستم 4تا سرم وصله دبپاییارا پوشیدم پایه ی سرما را برداشتم داشتم میرفتم که تهیونگ دستم را گرفت
ته*(کوک را سفت بغل میکنه )
کوک*(اونم بغلش میکنه)
ته* کجا میری؟
کوک* دست شویی😁
ته*خب منم میام
کوک *نه نمیخواد
ته*راستشا بگو داشتی کجا میرفتی؟
کوک*خوب رو پشتبوم
ته*خب منم میام باهم بریم
کوک *اکی
بچه ها ببخشید ویسگونم خراب شده بود و نمیتونست پست بزارم 🫂🦋
دکتر*متاسفانه دوستون حالش خیلی بده و بیماری سرطان معده داره
ته*الان من باید چیکار کنم ؟
دکتر*الان شما برید این دارو هارا بگیرید
ته*چشم
*بعد از همه ی کارا تو اتاق کوک*
ویو کوک*
خیلی دلم درد میکرد و هنوز خیلی چیزا تار بود دیدم یه کسی نشسته پیشم سعی کردم چشماما باز کنم
*ویو ته*
دیدم که کوک کم کم چشماشا داره باز باز میکنم
ته*کوک کوک
کوک*بله (با صدا ضعیف)
ته*حالت خوبه(باصدای خوش حال)
کوک*فک کنم(باصدای ضعیف)
ته*(میره بیرون و به دکتر میگه که بیاد)
دکتر*خوب آقای جئو حالتون چطوره؟
کوک*خیلی بهترم
دکتر*خوبه. خب شما بیماری سرطان معده دارید
کوک*بله
دکتر*🤨خوب چرا زود تر مراجعه نکردید؟
کوک*خوب فک نمیکردم انقدر جدی باشه
دکتر*خب بگذریم اگه دوباره خون بالا اوردید باید عمل بشید
کوک*چشم خیلی ممنون
دکتر *خواهش میکنم من دیگه میریم
ته و کوک*ممنون
(پرش زمانی به 2شب که همه خوابند)
ویو ته*
بای صدای خیلی کم بیدار شدم دیدم کوک رو تختش نیست دویدم به سمت دست شوییا که دیدیم کوک افتاده روی زمین و دهنش پرز خونه (کوک غش کرده)
ته*دکتر دکتر دکتر
*پرش به بعد از عمل کوک *
ته*آقای دکتر حالش چطوره؟
دکتر*عمل خ بیش رفت ولی هنوز بیهوشه
ته*منون. میتونم برم تو اتاق؟
دکتر *خواهش میکنم.بله
ویو کوک*
از شدت دل درد بیدار شدم ساعت3نیم بود تهیونگم خواب بود دیدم به دستم 4تا سرم وصله دبپاییارا پوشیدم پایه ی سرما را برداشتم داشتم میرفتم که تهیونگ دستم را گرفت
ته*(کوک را سفت بغل میکنه )
کوک*(اونم بغلش میکنه)
ته* کجا میری؟
کوک* دست شویی😁
ته*خب منم میام
کوک *نه نمیخواد
ته*راستشا بگو داشتی کجا میرفتی؟
کوک*خوب رو پشتبوم
ته*خب منم میام باهم بریم
کوک *اکی
بچه ها ببخشید ویسگونم خراب شده بود و نمیتونست پست بزارم 🫂🦋
۵.۰k
۲۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.