fake taehyung
fake taehyung
part*⁵¹
تو ماشین
قلبم تند تند میزد میخواستم به ا/ت بگم
ا/ت: چیزی شده
تهیونگ: ا/ت بهم یه قولی بده
ا/ت: باشه
تهیونگ: دستتو بده من
ا/ت: چیزی شده
تهیونگ:(همون جمله هارو بهش گفتم)
چیزی نگفت
تهیونگ: قول میدی بهم
ا/ت: تهیونگ
تهیونگ: قول نمیدی؟
چشاش پر از اشک بود دنیا رو سرم احساس میکنم خراب شده بود نه بخاطر اشک چشماش بخاطر گذشتش
ا/ت: این جمله هارو کی بهت گفته؟
تهیونگ: همونی که چهار سال پیش این قول هارو ازت گرفته بود!
ا/ت: چی؟؟
تهیونگ: فک نمیکردی بفهمم
ا/ت: بهت توضیح میدم
تهیونگ: لازم نکرده
ا/ت: تروخدا تهیونگ بزار بهت بگم
تهیونگ: بسه ا/ت نمیتونستی اینو همون موقع توضیح بدی
ا/ت: ببخشید تروخدا تهیونگاا
تهیونگ: نه ا/ت بسه هیچی نمیخوام بشنوم
ا/ت: تهیونگگگ
نگه داشتم
تهیونگ: پیاده شو
ا/ت: نه تروخدا
تهیونگ: پیاده شووو
پیاده شد و سریع رفتم و اونور خیابون وایسادم خواست بیاد اشاره کردم که نیاد با گوشیش پیام داد بهم
ا/ت: تهیونگ خودت میدونی حالم خوب نیست چرا اینجوری میکنی
تهیونگ: تو خودت اگه بودی چیکار میکردی یادت رفته دورا که فقط دوستم بود خواستی بخاطرش ازم جدا شی
ا/ت: تو خودت گفتی تا ازهم جدا شیم من ازش خوشم میاد
تهیونگ: من نمیبخشمت ا/ت
ا/ت: تهیونگ اخه تو نزاشتی برات توضیح هم بدم
تهیونگ: حقیقته توضیح چی میخوای چی بگی
ا/ت: عزیزم گوش بده دیگه
تهیونگ: نمیخوام و الان میخوام جدا شیم این دفعه جدیم
ا/ت: نه تهیونگ نمیتونیم چون من بچه دارم
تهیونگ: از هم دور میمونیم تا وقتی که بچه بدنیا میاد بعد بچه رو میدیم به یکی دیگه چون من بچه تورو نمیخوام و نمیزارم هم بچمو تو بزرگ کنی که روزی با یه پسر باشه
ا/ت: یعنی چی چیکار به بچه داری من بچمو به کسی نمیدم
تهیونگ: من میگم باید چیکار کنی
ا/ت: نمیتونی
یه چند نفر رفتن دور ا/ت کاری بهش نداشتم
ا/ت
😎: خانم دکتر تو خیابون میچرخی چیزی شده؟
ا/ت: اقا بفرمایید برید
😎:چیشده با شوهرت دعوا کردی تنها اومدی بیرون
ا/ت: مزاحم نشید
😎: مزاحم چیه ما میخواستیم کمک کنیم
تهیونگ
ا/ت نگاهشو به من انداخت
#فیک
#سناریو
part*⁵¹
تو ماشین
قلبم تند تند میزد میخواستم به ا/ت بگم
ا/ت: چیزی شده
تهیونگ: ا/ت بهم یه قولی بده
ا/ت: باشه
تهیونگ: دستتو بده من
ا/ت: چیزی شده
تهیونگ:(همون جمله هارو بهش گفتم)
چیزی نگفت
تهیونگ: قول میدی بهم
ا/ت: تهیونگ
تهیونگ: قول نمیدی؟
چشاش پر از اشک بود دنیا رو سرم احساس میکنم خراب شده بود نه بخاطر اشک چشماش بخاطر گذشتش
ا/ت: این جمله هارو کی بهت گفته؟
تهیونگ: همونی که چهار سال پیش این قول هارو ازت گرفته بود!
ا/ت: چی؟؟
تهیونگ: فک نمیکردی بفهمم
ا/ت: بهت توضیح میدم
تهیونگ: لازم نکرده
ا/ت: تروخدا تهیونگ بزار بهت بگم
تهیونگ: بسه ا/ت نمیتونستی اینو همون موقع توضیح بدی
ا/ت: ببخشید تروخدا تهیونگاا
تهیونگ: نه ا/ت بسه هیچی نمیخوام بشنوم
ا/ت: تهیونگگگ
نگه داشتم
تهیونگ: پیاده شو
ا/ت: نه تروخدا
تهیونگ: پیاده شووو
پیاده شد و سریع رفتم و اونور خیابون وایسادم خواست بیاد اشاره کردم که نیاد با گوشیش پیام داد بهم
ا/ت: تهیونگ خودت میدونی حالم خوب نیست چرا اینجوری میکنی
تهیونگ: تو خودت اگه بودی چیکار میکردی یادت رفته دورا که فقط دوستم بود خواستی بخاطرش ازم جدا شی
ا/ت: تو خودت گفتی تا ازهم جدا شیم من ازش خوشم میاد
تهیونگ: من نمیبخشمت ا/ت
ا/ت: تهیونگ اخه تو نزاشتی برات توضیح هم بدم
تهیونگ: حقیقته توضیح چی میخوای چی بگی
ا/ت: عزیزم گوش بده دیگه
تهیونگ: نمیخوام و الان میخوام جدا شیم این دفعه جدیم
ا/ت: نه تهیونگ نمیتونیم چون من بچه دارم
تهیونگ: از هم دور میمونیم تا وقتی که بچه بدنیا میاد بعد بچه رو میدیم به یکی دیگه چون من بچه تورو نمیخوام و نمیزارم هم بچمو تو بزرگ کنی که روزی با یه پسر باشه
ا/ت: یعنی چی چیکار به بچه داری من بچمو به کسی نمیدم
تهیونگ: من میگم باید چیکار کنی
ا/ت: نمیتونی
یه چند نفر رفتن دور ا/ت کاری بهش نداشتم
ا/ت
😎: خانم دکتر تو خیابون میچرخی چیزی شده؟
ا/ت: اقا بفرمایید برید
😎:چیشده با شوهرت دعوا کردی تنها اومدی بیرون
ا/ت: مزاحم نشید
😎: مزاحم چیه ما میخواستیم کمک کنیم
تهیونگ
ا/ت نگاهشو به من انداخت
#فیک
#سناریو
۳۵.۱k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.