مافیای جذاب من
مافیای جذاب من
P_⁴
جیمین: خب ادامه میدم ا.....
ا/ت: باش
جیمین: تو حرفم نپر
ا/ت: باش
جیمین: ای خدا حذف نزن
ا/ت:......
جیمین: اول باید قوانین و بگم خب
1بدن اجازه من جایی نمیری
2باید تو بغلم بخوابی
3هر روز صبح و شب باید بوست کنم
4به هیچ پسری نزدیک نمیشی غیر من
ا/ت: می.....
جیمین: اعتراضی هست
ا/ت: خب آره... میشه ۳رو برداشت حظف کرد
جیمین: اممم.... نخیر
ا/ت: اوففففف.... منم قوانین دارم یدونه
جیمین: چیه
ا/ت: توی کار های من دخالت نکن
جیمین: امممم تویه بعضی ها شون
ا/ت: مثلا تو چی
جیمین: اینکه تو الان شوهر داری و منم بهت اجازه یه بار رو نمیدم
ا/ت: واتتتتتتتتتتتتتتتت(دادی که خانواده پایین هم فهمیدن)
✓یا خدا یعنی چی شد
+عه چیزی شد
=نه حتما دارن سر چیزی به توافق میرسن
_مادر از کجا میدونید
=من تجربه دارم عزیزم
☆راست میگن بچن دیگه
ا/ت: من از بار دل نمی کنم هرچی می خوای بگو
جیمین: منم می گم نباید بری
ا/ت: تو بگو من میرم
جیمین: به چه جرعتی
ا/ت: همون جرعتی که میبینی
یهو جیمین یه سیلی زد تو صورت ا/ت
جیمین: وقتی میگم نمیری یعنی نمیری
ا/ت: چ....... چی(بغض)
جیمین: هرچی خواستم نزنمت خودت مجبورم کردی حالا هم خفه شو
ا/ت: ازت متنفرم
ا/ت ویو
کافشنم و برداشتم و رفتم تو پذیرایی
ا/ت: میرم یکم هوا خوری
+عزیزم اما ج.....
ا/ت: سری میام تو باغ عمارتم
+باش
ا/ت رفت
=یعنی اتفاقی بینشون افتاده
✓نه شاید یکم دعوا کردن و جیمین ز.. جیمین
☆ای وای اتاق ا/ت خانم کجاست
جیمین: لازم نیست من اینجام
☆عزیزم... خوبی
✓بیا بشین
=خب چیشد
جیمین: چی چیشد مادر جون
=ای خدا قربونت برم دامادم
جیمین: خب چی چیشد مادر جون
=چرا ا/ت از خونه زد بیرون
جیمین: آها اون
=آره
جیمین: لپشو محکم کشیدم سرخ شد لپش به خاطر این ناراحت شد
=آخی
جیمین: نتونستم خودمو کنترل کنم خیلی کیوته
=عزیزمی ولی پسرم برو از معذرت خواهی کن
سلام بچه ها من اومدم جاییی یعنی یه روستایی بعد براتون یه پارت دیگه میزاررم💟💟
P_⁴
جیمین: خب ادامه میدم ا.....
ا/ت: باش
جیمین: تو حرفم نپر
ا/ت: باش
جیمین: ای خدا حذف نزن
ا/ت:......
جیمین: اول باید قوانین و بگم خب
1بدن اجازه من جایی نمیری
2باید تو بغلم بخوابی
3هر روز صبح و شب باید بوست کنم
4به هیچ پسری نزدیک نمیشی غیر من
ا/ت: می.....
جیمین: اعتراضی هست
ا/ت: خب آره... میشه ۳رو برداشت حظف کرد
جیمین: اممم.... نخیر
ا/ت: اوففففف.... منم قوانین دارم یدونه
جیمین: چیه
ا/ت: توی کار های من دخالت نکن
جیمین: امممم تویه بعضی ها شون
ا/ت: مثلا تو چی
جیمین: اینکه تو الان شوهر داری و منم بهت اجازه یه بار رو نمیدم
ا/ت: واتتتتتتتتتتتتتتتت(دادی که خانواده پایین هم فهمیدن)
✓یا خدا یعنی چی شد
+عه چیزی شد
=نه حتما دارن سر چیزی به توافق میرسن
_مادر از کجا میدونید
=من تجربه دارم عزیزم
☆راست میگن بچن دیگه
ا/ت: من از بار دل نمی کنم هرچی می خوای بگو
جیمین: منم می گم نباید بری
ا/ت: تو بگو من میرم
جیمین: به چه جرعتی
ا/ت: همون جرعتی که میبینی
یهو جیمین یه سیلی زد تو صورت ا/ت
جیمین: وقتی میگم نمیری یعنی نمیری
ا/ت: چ....... چی(بغض)
جیمین: هرچی خواستم نزنمت خودت مجبورم کردی حالا هم خفه شو
ا/ت: ازت متنفرم
ا/ت ویو
کافشنم و برداشتم و رفتم تو پذیرایی
ا/ت: میرم یکم هوا خوری
+عزیزم اما ج.....
ا/ت: سری میام تو باغ عمارتم
+باش
ا/ت رفت
=یعنی اتفاقی بینشون افتاده
✓نه شاید یکم دعوا کردن و جیمین ز.. جیمین
☆ای وای اتاق ا/ت خانم کجاست
جیمین: لازم نیست من اینجام
☆عزیزم... خوبی
✓بیا بشین
=خب چیشد
جیمین: چی چیشد مادر جون
=ای خدا قربونت برم دامادم
جیمین: خب چی چیشد مادر جون
=چرا ا/ت از خونه زد بیرون
جیمین: آها اون
=آره
جیمین: لپشو محکم کشیدم سرخ شد لپش به خاطر این ناراحت شد
=آخی
جیمین: نتونستم خودمو کنترل کنم خیلی کیوته
=عزیزمی ولی پسرم برو از معذرت خواهی کن
سلام بچه ها من اومدم جاییی یعنی یه روستایی بعد براتون یه پارت دیگه میزاررم💟💟
۴۱.۱k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.