ا ت : حالا برو بیرون میخوام لباس بپوشم
ات : حالا برو بیرون میخوام لباس بپوشم
جونگ کوک: نکنه یادت رفته من شوهرتم
ات: میری بیرون یا نه ببین اگر شوهرمم باشی باید بدونی من نمیخوام کسی بدنمون ببینه
جونگ کوک: در کل نمیرم
ا.ت: باشه نرو میرم تو حموم عوض میکنم
لباسی که قرار بود بپوشم و برداشتم رفتم تو حمام لباس و عوض کردم اومدم بیرون
جونگ کوک: احیانا نباید شب عروسی.....
ا.ت: نه نه نههههههه
جونگ کوک: چرا میترسی
ا.ت: ول کن عه با من اگر بخوای انجام بدی گوش هات به فاخ میره چون جیغ میزنم حالا هم برو تو اتاق خودت
جونگ کوک: باشه
ا.ت: آخی نزدیک بودا
گرفتم خوابیدم
جونگ کوک: نکنه یادت رفته من شوهرتم
ات: میری بیرون یا نه ببین اگر شوهرمم باشی باید بدونی من نمیخوام کسی بدنمون ببینه
جونگ کوک: در کل نمیرم
ا.ت: باشه نرو میرم تو حموم عوض میکنم
لباسی که قرار بود بپوشم و برداشتم رفتم تو حمام لباس و عوض کردم اومدم بیرون
جونگ کوک: احیانا نباید شب عروسی.....
ا.ت: نه نه نههههههه
جونگ کوک: چرا میترسی
ا.ت: ول کن عه با من اگر بخوای انجام بدی گوش هات به فاخ میره چون جیغ میزنم حالا هم برو تو اتاق خودت
جونگ کوک: باشه
ا.ت: آخی نزدیک بودا
گرفتم خوابیدم
۷.۶k
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.