ویو ات

ویو ات

ظهر شده بود دیگه وقت رفتن بود امادع شده بودم یه لباس نسبتا پوشیده برداشتم اسلاید ۲ و کفش پاشنه بلند اسلاید سه پوشیدم و رفتم پایین

ات مامان... مامان

م ات بله عزیزم اماده شدی بیا بریم

ات اومدم

ویو مامان ات

من واقعا جونگکوک و دوست داشتم حتی با اینکه مافیا بود اما هیچ وقت برا ات کم نذاشت الانم که فهمیدم حالش بده میخوام هرطور شده ات و برگردونم خونه به جایی که جیمین گفته بپد رسیدیم و الان وقت گفتن چیزی بود که جیمین گفته بود گوشیمو برداشتم و

م ات وای ات متاسفم من باید برم تو برو تو کافه منم الان میام
ات اما...
پریدم وسط حرفش
خب فعلا
ویو ات
چاره ای نداشتم پیاده شدم و رفتم سمت کافه و جایی که مامانم از قبل رزرو کرده بود میزت شماره ۱۳ اما اونجا که یه نفر نشسته بود رفتم و سر میز و چهره مرد اشنا بود اون... اون جیمین بود؟
ات جیمین تویی؟
جیمین اره منم باید باهات حرف بزنم
ات اگه درباره کوکه من میرم
جیمین بشین واجبه
چاره ای نداشتم بعلاوه میخواستم از حال کوک باخبر بشم برا همین
ات باشه ولی زود بگو
جیمین حال کوک خوب نیست از وقتی تو رفتی درگیر الکل شده
ات خب قبلا هم میخورد
جیمین ایندفعه دیگه زیادع روی کرده باید برگردی ات اگه جونگکوک و دوست داری.
باید قبول کنم واقعا اونقدر مهم نیست که چی گفته اون برای من از همه چیز
با ارزش تر بود
دیدگاه ها (۳)

پارت اخر ویو ات سوار ماشین جیمین شدم داشتیم میرفتیم عمارت عم...

باورم نمیشه از دیروز ۱۴ تا فالور پبدا کردم مرسی از همتونننن

ویو کوک امروز با جیمین قراره بریم بار، اون خیلییی مهربونه را...

ویو جیمینباید یکاری کنم ات برگرده تا کوک از این وضعیت دربیاد...

دیدار اول ..

بهترین رقیب منپارت ۴ویو جونگکوکا..ا..اون ات بود سریع رفتم سم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط