«قلدر مدرسه من!»
«قلدر مدرسه من!»
P23🌚💙
میراندا: یاااااا این چه مدل رفتار با یه مریضه
رسپینا: پاشو لباس بپوش بریم خونه
میراندا: میخواین منو ول کنین تنها تو خونمون؟
رسپینا: نه اسکل میای خونه ما
میراندا: من لباس ندارم که
هانول: شت راس میگیا
مامانشون: رسپینا پاشو بیابریم براش لباس بیاریم
رسپینا: چرا منن
مامانشون: چونکه زیرا
~ رفتن بیرون ~
هانول: زنگ بزنم جونگ کوک و تهیونگ بیان؟
میراندا: بیکاری ول کن
هانول: چپ چپ نگاش میکنه*
میراندا: هرجور دوس داری به من چه اصن؟
هانول: زنگ میزنه تهیونگ *
هانول: پاشو بیااااااا
ته: خب صب کن باشه میام
هانول: افرین خیدافظ *کیوت
میراندا: اه اه اهههههه چندششش
هانول: کجای کارو دیدییی
ما به هم شب بخیر میگیم از دور همو ماچ میکنیم
میخوای یکیو برات پیدا کنم نسوزیی؟
میراندا: گمشووو اه
~ تهیونگ وارد میشود 😂~
هانول: ته ته جونم اومددد
میراندا: سلام شوهر خاهر، بخدا هانول دیونم کرد بردار ببرش
هانول: لیاقت نداری بیا بریم ته ته ژونمممم
میراندا: این چرا انقد بچس پیش تهیونگ
کوک: چیزه..... ام.... میراندا
میراندا: هومم... بله؟
کوک: میدونی تو مثل یه شیرینی میمونی
خیلی شیرینی هااا ولی دل ادمو نمیزنی
میراندا: نگرف منظورشو*
کوک: میراندا..... نظرت دربارم چیه؟
میراندا: جوابی نگرف*
*کوک: ای بابا
کوک: مستقیم میگم باهام قرار میزاری؟
میراندا: ها؟..... اهااااا..... صبکن چی؟
کوک: دستشو میکوبونه رو سرش*
میراندا: زنگ میزنه هانول*
میراندا: بهم گف باهاش قرار میزارم؟*اروم
هانول: میزاری؟
میراندا: میزارم؟
هانول: من چمیدونم میخوای بزاری یا نههه؟
میراندا: میزارم
هانول: خب بزار
میراندا: الان جوابشو بدم یا بعد؟
هانول: الان دیگه
میراندا: پرو نشههه؟
هانول: بگو دیگههه*قطع کرد
کوک:خورشید زندگیم میشی ؟؟؟
میراندا: حقیقتا مخ زنی پشم ریزونی بود قبوله
کوک: لبخند خرگوشیشو تحویل داد*
رسپینا که به در تکیه داد گف
رسپینا: براوو براوو *دست زد
یادداشت میکنم به کراشم بگم
هانول: وقتشه برا توام استین بالا بزنم
میراندا: چیه مونده رو دستت؟
-----------------------------------
جغد هسم🤡👍🏽😂
خیلی خوش خوشانتون شده چند تا پارت پشت سر هم گذاشتم نه؟
لایک کنین دیگهه
P23🌚💙
میراندا: یاااااا این چه مدل رفتار با یه مریضه
رسپینا: پاشو لباس بپوش بریم خونه
میراندا: میخواین منو ول کنین تنها تو خونمون؟
رسپینا: نه اسکل میای خونه ما
میراندا: من لباس ندارم که
هانول: شت راس میگیا
مامانشون: رسپینا پاشو بیابریم براش لباس بیاریم
رسپینا: چرا منن
مامانشون: چونکه زیرا
~ رفتن بیرون ~
هانول: زنگ بزنم جونگ کوک و تهیونگ بیان؟
میراندا: بیکاری ول کن
هانول: چپ چپ نگاش میکنه*
میراندا: هرجور دوس داری به من چه اصن؟
هانول: زنگ میزنه تهیونگ *
هانول: پاشو بیااااااا
ته: خب صب کن باشه میام
هانول: افرین خیدافظ *کیوت
میراندا: اه اه اهههههه چندششش
هانول: کجای کارو دیدییی
ما به هم شب بخیر میگیم از دور همو ماچ میکنیم
میخوای یکیو برات پیدا کنم نسوزیی؟
میراندا: گمشووو اه
~ تهیونگ وارد میشود 😂~
هانول: ته ته جونم اومددد
میراندا: سلام شوهر خاهر، بخدا هانول دیونم کرد بردار ببرش
هانول: لیاقت نداری بیا بریم ته ته ژونمممم
میراندا: این چرا انقد بچس پیش تهیونگ
کوک: چیزه..... ام.... میراندا
میراندا: هومم... بله؟
کوک: میدونی تو مثل یه شیرینی میمونی
خیلی شیرینی هااا ولی دل ادمو نمیزنی
میراندا: نگرف منظورشو*
کوک: میراندا..... نظرت دربارم چیه؟
میراندا: جوابی نگرف*
*کوک: ای بابا
کوک: مستقیم میگم باهام قرار میزاری؟
میراندا: ها؟..... اهااااا..... صبکن چی؟
کوک: دستشو میکوبونه رو سرش*
میراندا: زنگ میزنه هانول*
میراندا: بهم گف باهاش قرار میزارم؟*اروم
هانول: میزاری؟
میراندا: میزارم؟
هانول: من چمیدونم میخوای بزاری یا نههه؟
میراندا: میزارم
هانول: خب بزار
میراندا: الان جوابشو بدم یا بعد؟
هانول: الان دیگه
میراندا: پرو نشههه؟
هانول: بگو دیگههه*قطع کرد
کوک:خورشید زندگیم میشی ؟؟؟
میراندا: حقیقتا مخ زنی پشم ریزونی بود قبوله
کوک: لبخند خرگوشیشو تحویل داد*
رسپینا که به در تکیه داد گف
رسپینا: براوو براوو *دست زد
یادداشت میکنم به کراشم بگم
هانول: وقتشه برا توام استین بالا بزنم
میراندا: چیه مونده رو دستت؟
-----------------------------------
جغد هسم🤡👍🏽😂
خیلی خوش خوشانتون شده چند تا پارت پشت سر هم گذاشتم نه؟
لایک کنین دیگهه
۸.۰k
۲۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.