پارت ۲۸
پارت ۲۸
دیا، بریم
ار، بریم فقط من برم دستشویی بیام باشه
دیا، ارسلان رفت یه پسره آمد سمتم
پسره، خوشکله
دیا، ..
پسره، یه نگاه نمیدی
دیا، آقا مزاحم نشو
پسره، مزاحم چیه ما مراحمیم
دیا، آقا برید الان نامزدم میاد
پسره، بیا بریم خونه من یکم خوش بگذرونیم نامزدت رو ولش
دیا، بروگمشو
پسره بد دهنی نکن عزیزم
دیا، گمشو عوضی آمد سمتم خواست دستشو بزنه بهم
ار، هووو چیکار میکنی چیکار به ناموس مردم داری
دیا،پسره برگشت سمت ارسلان و پشتش به من بود منم از این فرصت استفاده کردم رفتم پشت ارسلان
پسره، ناناز کجا
ار، ناناز و زهرمار
پسره، به توچه تو اصلا چی کاره حسنی
ار، من خود حسنم نامزدشم اینو گفتم و گرفتم زدمش باهم درگیر شدیم
دیا، ارسلان ولش کن ارسلان جون من .. با گریه ..
ار، آمد اینو دیگه یادت باش به ناموس مردم نگاه نکنی
دیا، پسره پاشد رفت
ارسلان صورتت زخم شده
ار، فدای سرت تو خوبی کاریت که نکرد
دیا، نه
ار، قربونت برم
دیا، آروم داشتم با دستمال کوشه لبش و پاک میکردم که
ار، آخ دیانا آروم
دیا، ببخشید .. با بغض ..
ار، حالا بغض نکن
دیا، بریم
ار، بریم
رسیدیم خونه ماشین رو پارک کردم دیانا پیاده شو رسیدیم دیان دیدم خواب از دست این خانم کوچولو
گرفتم بغلم در خونه رو باز کردم گذاشتمش رو تخت کنارش دراز کشیدم که یه تکون خورد که فهمیدم بیدار شده خودم رو به خواب زدم
دیا، بیدار شدم ارسلان کنارم خوابید بود نه لباسش رو عوض کرده بود نه نه خون پاک کرده بود و به زخمش چسب زده بود
پاشدم رفتم از کشو جعبه کمک اولیه رو آوردم
ار، دیدم رفت سمت کشو که جعبه کمک اولیه رو آورد
دیا، بریم
ار، بریم فقط من برم دستشویی بیام باشه
دیا، ارسلان رفت یه پسره آمد سمتم
پسره، خوشکله
دیا، ..
پسره، یه نگاه نمیدی
دیا، آقا مزاحم نشو
پسره، مزاحم چیه ما مراحمیم
دیا، آقا برید الان نامزدم میاد
پسره، بیا بریم خونه من یکم خوش بگذرونیم نامزدت رو ولش
دیا، بروگمشو
پسره بد دهنی نکن عزیزم
دیا، گمشو عوضی آمد سمتم خواست دستشو بزنه بهم
ار، هووو چیکار میکنی چیکار به ناموس مردم داری
دیا،پسره برگشت سمت ارسلان و پشتش به من بود منم از این فرصت استفاده کردم رفتم پشت ارسلان
پسره، ناناز کجا
ار، ناناز و زهرمار
پسره، به توچه تو اصلا چی کاره حسنی
ار، من خود حسنم نامزدشم اینو گفتم و گرفتم زدمش باهم درگیر شدیم
دیا، ارسلان ولش کن ارسلان جون من .. با گریه ..
ار، آمد اینو دیگه یادت باش به ناموس مردم نگاه نکنی
دیا، پسره پاشد رفت
ارسلان صورتت زخم شده
ار، فدای سرت تو خوبی کاریت که نکرد
دیا، نه
ار، قربونت برم
دیا، آروم داشتم با دستمال کوشه لبش و پاک میکردم که
ار، آخ دیانا آروم
دیا، ببخشید .. با بغض ..
ار، حالا بغض نکن
دیا، بریم
ار، بریم
رسیدیم خونه ماشین رو پارک کردم دیانا پیاده شو رسیدیم دیان دیدم خواب از دست این خانم کوچولو
گرفتم بغلم در خونه رو باز کردم گذاشتمش رو تخت کنارش دراز کشیدم که یه تکون خورد که فهمیدم بیدار شده خودم رو به خواب زدم
دیا، بیدار شدم ارسلان کنارم خوابید بود نه لباسش رو عوض کرده بود نه نه خون پاک کرده بود و به زخمش چسب زده بود
پاشدم رفتم از کشو جعبه کمک اولیه رو آوردم
ار، دیدم رفت سمت کشو که جعبه کمک اولیه رو آورد
۴.۸k
۰۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.