fake taehyung
fake taehyung
part*⁵⁶
پ: خب که چی
ا/ت: بابا بسه
تهیونگ: گفتن میشه زودتر ا/ت رو برد
پ: دخترم تا خوب نشده هیچ جا نمیره بیاد خونه تو ولش کنی همینجا میمونه
تهیونگ: من حواسم بهش هست پدر
پ: مگه بهت نگفتم به من نگو پدر و یادم نرفته دخترم حالش بد بود مامانش اومد پیشش توهم که بیخیال
ا/ت: بابابسه تروخدا نه من میرم
مامان و بابام رفتن فقط تهیونگ موند
تهیونگ: پدرت چش شده؟
ا/ت: ناراحته
تهیونگ: بخاطر چی ناراحته
ا/ت: بعد بهت میگم خب کی میریم خونه
تهیونگ: الان
ا/ت: بریم😊
تهیونگ: باشه عزیزم
هفت ماه بعد
ا/ت: تهیونگی عزیزم اوپا قشنگم جذابم تهیونگااا عشقم
تهیونگ: ا/ت
ا/ت: جانم
تهیونگ: چی میخوای؟
ا/ت: چیزی نمیخوام بده اینجوری صدات میزنم خوشت نمیاد؟
تهیونگ: نه فکرشو نمیکردم
ا/ت: نمیخوای بلند شی
تهیونگ: بیدارم
ا/ت: بلند شو دیگه
تهیونگ: بیدارم
ا/ت: بلند شو گشنمه یه چیزی برام درست کن تروخدا
تهیونگ: من درست کنم؟
ا/ت: اره تروخدا
تهیونگ: باشه
تهیونگ رفت گوشیش زنگ خورد
(منشی)
جواب دادم
منشی: اقای کیم دوست دخترتون اومدن دورا خانم گفتن که اگه اون دیوونه منظورش همسرتون هست اجازه بده یکم بیاید پیشش
ا/ت: چی دورا
منشی: اقای کیم
ا/ت: منشی منم ا/ت
منشی: خانم یانگ خوب هستید
ا/ت: دورا اونجا چیکار میکنه
منشی: خب دوست دختر اقای کیم هستن همیشه اینجان
ا/ت: منظورتون نمیفهمم
منشی: اقای کیم به شما نگفتن
تهیونگ: عشقم بیا
ا/ت: ببخشید من باید برم
بلند شدم و رفتم
تهیونگ:بیا بشین عزیزم خوبی
ا/ت: نه
تهیونگ: چرا خوشگلم
یه جیغی زدم
تهیونگ: چیزی شده؟
ا/ت: ازت متنفرممم
#فیک
#سناریو
part*⁵⁶
پ: خب که چی
ا/ت: بابا بسه
تهیونگ: گفتن میشه زودتر ا/ت رو برد
پ: دخترم تا خوب نشده هیچ جا نمیره بیاد خونه تو ولش کنی همینجا میمونه
تهیونگ: من حواسم بهش هست پدر
پ: مگه بهت نگفتم به من نگو پدر و یادم نرفته دخترم حالش بد بود مامانش اومد پیشش توهم که بیخیال
ا/ت: بابابسه تروخدا نه من میرم
مامان و بابام رفتن فقط تهیونگ موند
تهیونگ: پدرت چش شده؟
ا/ت: ناراحته
تهیونگ: بخاطر چی ناراحته
ا/ت: بعد بهت میگم خب کی میریم خونه
تهیونگ: الان
ا/ت: بریم😊
تهیونگ: باشه عزیزم
هفت ماه بعد
ا/ت: تهیونگی عزیزم اوپا قشنگم جذابم تهیونگااا عشقم
تهیونگ: ا/ت
ا/ت: جانم
تهیونگ: چی میخوای؟
ا/ت: چیزی نمیخوام بده اینجوری صدات میزنم خوشت نمیاد؟
تهیونگ: نه فکرشو نمیکردم
ا/ت: نمیخوای بلند شی
تهیونگ: بیدارم
ا/ت: بلند شو دیگه
تهیونگ: بیدارم
ا/ت: بلند شو گشنمه یه چیزی برام درست کن تروخدا
تهیونگ: من درست کنم؟
ا/ت: اره تروخدا
تهیونگ: باشه
تهیونگ رفت گوشیش زنگ خورد
(منشی)
جواب دادم
منشی: اقای کیم دوست دخترتون اومدن دورا خانم گفتن که اگه اون دیوونه منظورش همسرتون هست اجازه بده یکم بیاید پیشش
ا/ت: چی دورا
منشی: اقای کیم
ا/ت: منشی منم ا/ت
منشی: خانم یانگ خوب هستید
ا/ت: دورا اونجا چیکار میکنه
منشی: خب دوست دختر اقای کیم هستن همیشه اینجان
ا/ت: منظورتون نمیفهمم
منشی: اقای کیم به شما نگفتن
تهیونگ: عشقم بیا
ا/ت: ببخشید من باید برم
بلند شدم و رفتم
تهیونگ:بیا بشین عزیزم خوبی
ا/ت: نه
تهیونگ: چرا خوشگلم
یه جیغی زدم
تهیونگ: چیزی شده؟
ا/ت: ازت متنفرممم
#فیک
#سناریو
۴۱.۰k
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.