پارت

🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗
🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗
🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗
🌿🌗🌿🌗🌿🌗
🌿🌗🌿🌗
🌿🌗

#پارت۱۴
🌗🌿دانشجوی لجباز من🌿🌗

#ارسلان
هیچ وقت نتونستم رو حرف مامانم جرف بزنم
همیشه هر چی گفته گوش دادم
یه دوش نذاشت بگیرم من
هی خدا
لباسمو عوض کردم رفتم سمت آدرسی که مامانم فرستاده بود
#دیانا
از دست مامانم من نمیدونم
واقعا چرا اینجوری میکنه
همیشه خودش میگفت از پسر جماعت فاصله بگیر الان خودش داره منو می‌فرسته پیش یه پسر
هیییییی
کوله پشتی از زیر تخت برداشتم
چند دست لباس و
وسایل مورد نیازم برداشتم
دو روز نشده می شناسمش الان دارم میرم خونشون خدایی خیلی زشته
صدای زنگ خونه اومد
مانتومو پوشیدم
شالم سر کردم رفتم پایین
ارسلان توی ماشین نشسته بود
رفتم پشت نشستم
#ارسلان علیک سلام بیا جلو بشین
#دیانا نمیخوام جام راحته
#ارسلان بخدا منم عاشق چشم و ابرو تو نیستم
الانم که میبینی اینجام به اسرار مامانمه
#دیانا پس چی فکر کردی نکنه من عاشق چشم و ابرو تو ام
منم به اسرار مامانم اومدم
حالا برد
#ارسلان چشم عباس آقا مگه من رانندتم
بیا جلو ببینم
#دیانا
هنوز خیلی مونده بفهمی من چقدر لجبازم
همینجا نشستم به گوشی خیره شدم
#ارسلان
هییی خدا یه صبر به من بده
ماشین روشن کردم راه افتادم سمت خونه
زیاد فاصله ای تا خونمون نبود ولی ترافیک بود
توی ترافیک وایساده بودم که
دیدگاه ها (۰)

🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗#پارت۱۵🌗🌿دانشجوی ل...

🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌗🌿🌗🌿🌗🌗🌿🌗🌗🌿#پارت۱۶🌗🌿دانشجوی لجباز ...

🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗#پارت۱۳🌗🌿دانشجوی ل...

🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗#پارت۱۲🌗🌿دانشجوی ل...

رمان بغلی من پارت ۵۷ارسلان: از اینه نگاهی به عقب کردم روی صن...

رمان بغلی من پارت ۶۷ارسلان: توی ماشین نشستیم که از سرد بودن ...

رمان بغلی من پارت های ۸۶و۸۷و۸۸ارسلان: من که باورم نمیشه دیان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط