🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗
🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗
🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗
🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗
🌗🌿🌗🌿🌗
🌗🌿🌗
🌗🌿
#پارت۱۶
🌗🌿دانشجوی لجباز من🌿🌗
#دیانا
محو ارسلان بودم که
با صدای ارسلان به خودم اومدم
#ارسلان کجایی دیانا؟
#دیانا اومممم هیچی همینجا
#ارسلان باشه اوکی غذا نیم ساعت دیگه حاضره
#دیانا اومممم مرسی
ارسلان فردا واقعا میخوای امتحان بگیری؟
#ارسلان معلومه که آره
#دیانا میشه نگیری آخه من هیچی بلد نیستم
#ارسلان
نه دیانا راستی هیچ کس نباید توی دانشگاه
بدونه منو تو ببرون از دانشگاه باهم هستیم
#دیانا
پسره لجباز مارمولک امتحان میگیرم
گگگگگ(تو دلش اداشو دراورد)
گوشیش زنگ خورد رفت که جواب بده
خدایا من فردا چیکار کنم
یه روز نشده اومده میخواد امتحان بگیره هیی خدا
بوی غذا پیچیده بود
در غذا رو باز کردم خیلی بوی خوبی داشت
#ارسلان
رفتم با تلفن صحبت کردم مامانم بود
س
_سلام مامان جانم
#مامان_ارسلان
سلام گل پسرم
اوضاع چه طوره؟ با دیانا کنا اومدی؟
#ارسلان آره مامان کنار اومدم
#مامان_ارسلان خیلی هم خوب خوش بگذره
یه یه هفته ما اینجاییم بعدش میایم
#ارسلان مامان نمیشه زودتر بیاید
#مامان_ارسلان نه پسرم یه هفته دیگه من برم مامان دیانا کارم داره
مواظب خودت باش
#ارسلان باشه خوش بگذره
تلفن رو قطع کردم برگشتم داخل خونه
دیانا توی آشپزخونه بود
_چیه گشنته؟
#دیانا په نه په تشنمه
دم آورده میتونیم بخوریم
#ارسلان باشه بخوریم چرا عصبی میشی
#دیانا من وقتی گشنمه عصبی میشم
گشنمهههههه
#ارسلان باشه باشه بریم بکشم بخوریم
میز چیدم دیانا با ولع میخورد از رفتارش خندم گرفت
دستم گذاشتم زیر چونش و بهش نگاه کردم
#دیانا
سنگینی نگاه ارسلان رو خودم حس کردم
سرمو بلند کردم چشم هام توی چشم های مشکیش غرق شدم
#ارسلان
وقتی به چشم هام نگاه کرد حس عجیبی داشتم
سعی کردم از اون فاز بیام بیرون
شروع کردم به خوردن دیانا هم خورد
بعد از تموم شدن غذا
ط
ظرف هارو گذاشتم توی ماشین ظرف شویی
دیانا هم رفت بود بالا
منم رفتم توی اتاق کارم واسه نوشتن سوال های آزمون فردا
ساعت نزدیک دوازده بود چشم هام از خستگی باز نمیشد
چراغ اتاق خاموش کردم
رفتم توی اتاقم
دراز کشیدم روی تخت
و رفتم تو عالم بی خبری
اینم یه پارت طولانی خدمت شما جیگرا😃
حمایت یادتون نره 😉
🌗🌿
🌗🌿🌗🌿
🌗🌿🌗🌿🌗🌿
🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿
🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿
🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗
🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗
🌗🌿🌗🌿🌗
🌗🌿🌗
🌗🌿
#پارت۱۶
🌗🌿دانشجوی لجباز من🌿🌗
#دیانا
محو ارسلان بودم که
با صدای ارسلان به خودم اومدم
#ارسلان کجایی دیانا؟
#دیانا اومممم هیچی همینجا
#ارسلان باشه اوکی غذا نیم ساعت دیگه حاضره
#دیانا اومممم مرسی
ارسلان فردا واقعا میخوای امتحان بگیری؟
#ارسلان معلومه که آره
#دیانا میشه نگیری آخه من هیچی بلد نیستم
#ارسلان
نه دیانا راستی هیچ کس نباید توی دانشگاه
بدونه منو تو ببرون از دانشگاه باهم هستیم
#دیانا
پسره لجباز مارمولک امتحان میگیرم
گگگگگ(تو دلش اداشو دراورد)
گوشیش زنگ خورد رفت که جواب بده
خدایا من فردا چیکار کنم
یه روز نشده اومده میخواد امتحان بگیره هیی خدا
بوی غذا پیچیده بود
در غذا رو باز کردم خیلی بوی خوبی داشت
#ارسلان
رفتم با تلفن صحبت کردم مامانم بود
س
_سلام مامان جانم
#مامان_ارسلان
سلام گل پسرم
اوضاع چه طوره؟ با دیانا کنا اومدی؟
#ارسلان آره مامان کنار اومدم
#مامان_ارسلان خیلی هم خوب خوش بگذره
یه یه هفته ما اینجاییم بعدش میایم
#ارسلان مامان نمیشه زودتر بیاید
#مامان_ارسلان نه پسرم یه هفته دیگه من برم مامان دیانا کارم داره
مواظب خودت باش
#ارسلان باشه خوش بگذره
تلفن رو قطع کردم برگشتم داخل خونه
دیانا توی آشپزخونه بود
_چیه گشنته؟
#دیانا په نه په تشنمه
دم آورده میتونیم بخوریم
#ارسلان باشه بخوریم چرا عصبی میشی
#دیانا من وقتی گشنمه عصبی میشم
گشنمهههههه
#ارسلان باشه باشه بریم بکشم بخوریم
میز چیدم دیانا با ولع میخورد از رفتارش خندم گرفت
دستم گذاشتم زیر چونش و بهش نگاه کردم
#دیانا
سنگینی نگاه ارسلان رو خودم حس کردم
سرمو بلند کردم چشم هام توی چشم های مشکیش غرق شدم
#ارسلان
وقتی به چشم هام نگاه کرد حس عجیبی داشتم
سعی کردم از اون فاز بیام بیرون
شروع کردم به خوردن دیانا هم خورد
بعد از تموم شدن غذا
ط
ظرف هارو گذاشتم توی ماشین ظرف شویی
دیانا هم رفت بود بالا
منم رفتم توی اتاق کارم واسه نوشتن سوال های آزمون فردا
ساعت نزدیک دوازده بود چشم هام از خستگی باز نمیشد
چراغ اتاق خاموش کردم
رفتم توی اتاقم
دراز کشیدم روی تخت
و رفتم تو عالم بی خبری
اینم یه پارت طولانی خدمت شما جیگرا😃
حمایت یادتون نره 😉
🌗🌿
🌗🌿🌗🌿
🌗🌿🌗🌿🌗🌿
🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿
🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿
۱۰.۲k
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.