ویو ته
ویو ته
ته: که اینطور
رفتم سمت در ورودی
ات: بزار برم تووو کی گفته باید از تو اجازه بگیرم میخوام با اون پسره ریستون مین حرف بزنمممم
_: خانم ایشون کیم هستم
ات: چی
ته: چخبره بسه
_: اقا این خانم..
ته: بیا داخل
ات: من؟
ته: پ ن بابام او دیگه
ات: اوکی
با اون دختره وارد دفتر شدم
پشت میزم نشستم
ته: بشین
ات: اوکی
ته: خب کارت چیه
ات: من برادر زاده اقای مین هستم دختر ته یانگ
چی ته یانگ ؟
ته: خب اون الان داره زیر خاک میپوسه چرا امدی انجا
ات: راجب پدرم درس حرف بزن
ته: نکشیمون خب الان اندی چی بگی
ات: من میخوام خانوادهم تو کره رو بشناسم
ته: نمیشه
ات: چرا
ته: چون هیچکدومشون تا ماه اینده کره نیستم
ا: پس
ته: پس نداره بر گرد هر جا که ازش امدی
ویو ات
نقشه هام ب باد رف
ته: بفرما بیرون
ات: خب تو چرا ناراحتی ی شماره یا یچیزی از بابات یا کسه دیگه بم بده
ته: چرا باید بدم هودت بدعا بیا از خود مین ع ضی بگیر
ت: عوضی؟ ب بابات میگی
ته: اره مشکلش چیه
ات: هیچی
ته: خوش امدی برو
ات: حداقل بگو قبر پدر مادرم کجاس
ته: فبرستون
ا: عهه بگو
ته: سر خیابون ی قبرستونه اونحاس
ات: اوکی
پاشدم داشتم میرفتم سمت در که
ته: راستی
ات: هوم؟
ته: نباید بر میگشتی
ات: اونجا برام جهنم بوددد ( داد
ته: اینجا هم جایی که نابودت کنه یا بر گرد یا خودتو وارد این خاتواده کثیف نکننن( داد
ات: ب تو چه اخههه ( داد
ته: من چییزی ندارم بگم گمشو برو
ا: نمیگفتیم میرفتم
از اتاق خارج شدم و درو کوبیدم
ته: که اینطور
رفتم سمت در ورودی
ات: بزار برم تووو کی گفته باید از تو اجازه بگیرم میخوام با اون پسره ریستون مین حرف بزنمممم
_: خانم ایشون کیم هستم
ات: چی
ته: چخبره بسه
_: اقا این خانم..
ته: بیا داخل
ات: من؟
ته: پ ن بابام او دیگه
ات: اوکی
با اون دختره وارد دفتر شدم
پشت میزم نشستم
ته: بشین
ات: اوکی
ته: خب کارت چیه
ات: من برادر زاده اقای مین هستم دختر ته یانگ
چی ته یانگ ؟
ته: خب اون الان داره زیر خاک میپوسه چرا امدی انجا
ات: راجب پدرم درس حرف بزن
ته: نکشیمون خب الان اندی چی بگی
ات: من میخوام خانوادهم تو کره رو بشناسم
ته: نمیشه
ات: چرا
ته: چون هیچکدومشون تا ماه اینده کره نیستم
ا: پس
ته: پس نداره بر گرد هر جا که ازش امدی
ویو ات
نقشه هام ب باد رف
ته: بفرما بیرون
ات: خب تو چرا ناراحتی ی شماره یا یچیزی از بابات یا کسه دیگه بم بده
ته: چرا باید بدم هودت بدعا بیا از خود مین ع ضی بگیر
ت: عوضی؟ ب بابات میگی
ته: اره مشکلش چیه
ات: هیچی
ته: خوش امدی برو
ات: حداقل بگو قبر پدر مادرم کجاس
ته: فبرستون
ا: عهه بگو
ته: سر خیابون ی قبرستونه اونحاس
ات: اوکی
پاشدم داشتم میرفتم سمت در که
ته: راستی
ات: هوم؟
ته: نباید بر میگشتی
ات: اونجا برام جهنم بوددد ( داد
ته: اینجا هم جایی که نابودت کنه یا بر گرد یا خودتو وارد این خاتواده کثیف نکننن( داد
ات: ب تو چه اخههه ( داد
ته: من چییزی ندارم بگم گمشو برو
ا: نمیگفتیم میرفتم
از اتاق خارج شدم و درو کوبیدم
۱۶.۴k
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.