چند پارتی(وقتی برات قلدری میکرد)پارت 1
چند پارتی(وقتی برات قلدری میکرد)پارت 1
دوباره مثل همیشه با بدن کبود و زخمی به خونه میرفتی اما توی این یک ماه کسی که برات قلدری میکرد دیگه قلدری نمیکرد بجاش ادماشو میفرستاد همین جوری که داشتی میرفتی خونه پاهات به سنگ خورد و افتادی پاهات هم دوباره زخم شد لعنتی به آین زندگی و آدماش انداختی راهت رو کشیدی رفتی خونه خودت تنها زندگی میکردی این برات بهتر بود چون انقدر نمیخوای به کسی حساب پس بدی لباست رو درآوردی رفتی حموم زیر دوش که بودی زخمات بیشتر درد میکرد بعضی موقع از دردی که داشتن هن گریه میکردی از زیر دوش اومدی بیرون اومدی لباست رو پوشیدی رفتی یه رامیون برای خودت درس مردی و خوردی و خوابیدی
ا.ت ویو
صبح با صدای گوشیم بیدار شدم حوصله نداشتم برم مدرسه ولی باید میرفتم پاشیدی لباست رو پوشیدی و رفتی رفتی سوار اتوبوس شدی رفتی توی کلاس نشستی که یوجین شروع کرد به سرزنش کردنت دیگه بهش عادت داشتی خواست بیاد سمتت که با مشتی که تو صورتش خورد شوکه شدی اون کسی بود که همیشه برات قلدری میکرد یعنی هان جیسونگ
ترسیدی که دوباره بیدا بهت قلدری کنه که گفت
هان:خفه نمیشی مجبورم خودم خفت کنم ها عوضی
یوجین:هیونگ من که کار...
حرفش نصف موند
هان:فقط یک بار دیگه صدات رو بشنوم
رفت سرجاش نشست و سرش رو بین دستاش قرار داد که یوجین با حالت صورتش بهت فهموند که بیای دنبالش
یوجین:پاشو بیا سالن ورزش
ا.ت:ب.ا.ش
یوجین رفت که توهم با ترس رفتی دنبالش رسیدی به سالن ورزش که دستت رو گرفت و پرتت کرد رو زمین خودش تنها بود
یوجین:من بخاطر توی ه.ر.زه کتک خوردم
ا.ت:من کاری نکردم
یوجین:برای من زبون دراز شدی ها عوضی
ا.ت:نه نه
با پاش شروع کرد به زدنت نمیتونستی کاری کنی و از درد داشتی میمردی همینجوری که داشتت میزدت ازت دست برداش و رفت توهم رفتی تو کلاس که هان دستت رو گرفت
هان:چت شدی چرا صورتت کبود؟؟
ا.ت:خودت بهتر از من میدونی آقای هان جیسونگ
هان با چشمای گرد شدش بهت نگا کرد
هان:بگو ببینم چته
ا.ت:خسته نشدی انقدر اذیتم کردی ها بست نیست خودت کم بودی آدمای دورتم باید برام قلدری کنن از کلاس رفتی بیرون و رفتی حیاط پشتی که هان اومد پیشت
هان:چرا اینجوری میکنی من که کاری باهات نکردم
ا.ت: خندی کرد و پیراهنش رو درآورد اینا کاری نیست خودت خسته نشدی انقدر برام قلدری کردی
هان:ا.ت نگا من چند ماه که برا....
ا.ت:آره خودت نکردی ولی
ادامه دارد...........
دوباره مثل همیشه با بدن کبود و زخمی به خونه میرفتی اما توی این یک ماه کسی که برات قلدری میکرد دیگه قلدری نمیکرد بجاش ادماشو میفرستاد همین جوری که داشتی میرفتی خونه پاهات به سنگ خورد و افتادی پاهات هم دوباره زخم شد لعنتی به آین زندگی و آدماش انداختی راهت رو کشیدی رفتی خونه خودت تنها زندگی میکردی این برات بهتر بود چون انقدر نمیخوای به کسی حساب پس بدی لباست رو درآوردی رفتی حموم زیر دوش که بودی زخمات بیشتر درد میکرد بعضی موقع از دردی که داشتن هن گریه میکردی از زیر دوش اومدی بیرون اومدی لباست رو پوشیدی رفتی یه رامیون برای خودت درس مردی و خوردی و خوابیدی
ا.ت ویو
صبح با صدای گوشیم بیدار شدم حوصله نداشتم برم مدرسه ولی باید میرفتم پاشیدی لباست رو پوشیدی و رفتی رفتی سوار اتوبوس شدی رفتی توی کلاس نشستی که یوجین شروع کرد به سرزنش کردنت دیگه بهش عادت داشتی خواست بیاد سمتت که با مشتی که تو صورتش خورد شوکه شدی اون کسی بود که همیشه برات قلدری میکرد یعنی هان جیسونگ
ترسیدی که دوباره بیدا بهت قلدری کنه که گفت
هان:خفه نمیشی مجبورم خودم خفت کنم ها عوضی
یوجین:هیونگ من که کار...
حرفش نصف موند
هان:فقط یک بار دیگه صدات رو بشنوم
رفت سرجاش نشست و سرش رو بین دستاش قرار داد که یوجین با حالت صورتش بهت فهموند که بیای دنبالش
یوجین:پاشو بیا سالن ورزش
ا.ت:ب.ا.ش
یوجین رفت که توهم با ترس رفتی دنبالش رسیدی به سالن ورزش که دستت رو گرفت و پرتت کرد رو زمین خودش تنها بود
یوجین:من بخاطر توی ه.ر.زه کتک خوردم
ا.ت:من کاری نکردم
یوجین:برای من زبون دراز شدی ها عوضی
ا.ت:نه نه
با پاش شروع کرد به زدنت نمیتونستی کاری کنی و از درد داشتی میمردی همینجوری که داشتت میزدت ازت دست برداش و رفت توهم رفتی تو کلاس که هان دستت رو گرفت
هان:چت شدی چرا صورتت کبود؟؟
ا.ت:خودت بهتر از من میدونی آقای هان جیسونگ
هان با چشمای گرد شدش بهت نگا کرد
هان:بگو ببینم چته
ا.ت:خسته نشدی انقدر اذیتم کردی ها بست نیست خودت کم بودی آدمای دورتم باید برام قلدری کنن از کلاس رفتی بیرون و رفتی حیاط پشتی که هان اومد پیشت
هان:چرا اینجوری میکنی من که کاری باهات نکردم
ا.ت: خندی کرد و پیراهنش رو درآورد اینا کاری نیست خودت خسته نشدی انقدر برام قلدری کردی
هان:ا.ت نگا من چند ماه که برا....
ا.ت:آره خودت نکردی ولی
ادامه دارد...........
۹.۶k
۰۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.