love game"part¹⁴"
love game"part¹⁴"
'وقتی بی منت به کسی عشق میورزیم....به معنای این است که اورا دوست داریم.....ولی باید دانست شخصی که داریم تمام عشقمام را به او میدهیم.....شخص درستی است یا خیر...........چون باید خیلی خوش شانس باشی تا بتوانی از مخمصه عشق نجات پیدا کنی'
____
^من نمیخورم^:Clara
^باید بخوری^:Kook
^نمیخوام.....دوست ندارم^:Clara
^گفتم بخورش^:Kook
^نمیخوااااام.....من سوپ نمیخورمممم^:Clara
^کلارا دهنتو باز کن^:Kook
^نمیخوامممم آخ^:Clara
^خوبی؟^:Kook
^گلوم درد میکنه^:Clara
^چهار روزه غذا درستو حسابی نخوردی...سوپم که نمیخوری...بعد میخوای گلوتم درد نکنه؟؟باز کن دهنتو^:Kook
^باشه....^
.......
'بعد از تلاش های پیدرپی پسر کلارا غدایش را خورد.بعد از خوردن غذا به شدت خوابش گرفته بود پس تصمیم گرفت به خواب برود'
^کوک^:Clara
^جونم^:Kook
^............^:Clara
^کلارا؟^:Kook
^...........^:Clara
کلارا؟؟؟^:Kook
^بله؟؟^:Clara
^خوبی؟؟^:Kook
^آره،آره.....خوبم....^:Clara
بعد از شنیدن کلمه"جونم"از پسر.....ضربان قلبش بالا رفت......حسی ماننده اینکه دلش بلرزد
^چی میخواستی بهم بگی؟^:Kook
^من خوابم میاد.....کجا بخوابم؟^:Clara
^یه اتاق کنار اتاق من هست....برو اونجا.....وسیله داره.....تازه هم هست^:Kook
^باشه و.....^:Clara
^و؟؟؟؟...^:Kook
^ازت ممنونم،ممنونم که حواست بهم هست....برات جبران میکنم^:Clara
^قربونت برم،من چون دوست دارم اینکارو میکنم،جبران نیاز نیست.....برو بخواب^:Kook
^باشه^:Clara
'به سمت اتاق رفتو وارد شد..تمام وسایل اتاق تمیزو سالم بودند پس با خیال راحت رفتو روی تخت دراز کشید.....با خودش فکر میکرد'
^پس عشق اینطوریه......بیمنت به اون کسی که دوسش داری عشق میورزی....ولی....ولی اگه به آدم اشتباهی تمام عشقتو بدی چی؟اون موقع چیکار باید کرد؟؟وقتی بره تو میمونی با قلب شکستت؟؟؟عشق اشتباهی؟؟ اگه این عشقه عشق تباهیه عمره!!!^:Clara
^نه اینطور نیست!!^:Kook
^چی؟؟؟تو کی اومدی؟؟؟^:Clara
^فقط همین که عشق تباهیه عمره رو شنیدم^:Kook
^او....باشه^:Clara
^عشق تباهیه عمر نیست^:Kook
^چرا همچین حرفی میزنی؟؟^:Clara
'پسر رفت و روی تخت،کنار دخترک نشست و دستش را گرفت'
^عشقو تجربه نکردی؟؟^:Kook
^من....من....خب....مطمئن نیستم...^:Clara
^وقتی عاشق میشی.....هربار که میبینیش.....قلبت تند تند میزنه.....تمام ناراحتیا و حسای بدت ازت گرفته میشه.....عشق دقیقا مثل یه مسکن برای هر درده^:Kook
^ولی.....ولی اگه اون عشق اشتباه باشه.....اگه عاشق آدم اشتباهی بشی....اونوقت چی؟؟^:Clara
^از نظر یه بار امتحانش....به یه بار ضررش میعرضه...برلی مثال....تو ماهو دوست داری؟^:Kook
^خیلی^:Clara
*کامنت*
'وقتی بی منت به کسی عشق میورزیم....به معنای این است که اورا دوست داریم.....ولی باید دانست شخصی که داریم تمام عشقمام را به او میدهیم.....شخص درستی است یا خیر...........چون باید خیلی خوش شانس باشی تا بتوانی از مخمصه عشق نجات پیدا کنی'
____
^من نمیخورم^:Clara
^باید بخوری^:Kook
^نمیخوام.....دوست ندارم^:Clara
^گفتم بخورش^:Kook
^نمیخوااااام.....من سوپ نمیخورمممم^:Clara
^کلارا دهنتو باز کن^:Kook
^نمیخوامممم آخ^:Clara
^خوبی؟^:Kook
^گلوم درد میکنه^:Clara
^چهار روزه غذا درستو حسابی نخوردی...سوپم که نمیخوری...بعد میخوای گلوتم درد نکنه؟؟باز کن دهنتو^:Kook
^باشه....^
.......
'بعد از تلاش های پیدرپی پسر کلارا غدایش را خورد.بعد از خوردن غذا به شدت خوابش گرفته بود پس تصمیم گرفت به خواب برود'
^کوک^:Clara
^جونم^:Kook
^............^:Clara
^کلارا؟^:Kook
^...........^:Clara
کلارا؟؟؟^:Kook
^بله؟؟^:Clara
^خوبی؟؟^:Kook
^آره،آره.....خوبم....^:Clara
بعد از شنیدن کلمه"جونم"از پسر.....ضربان قلبش بالا رفت......حسی ماننده اینکه دلش بلرزد
^چی میخواستی بهم بگی؟^:Kook
^من خوابم میاد.....کجا بخوابم؟^:Clara
^یه اتاق کنار اتاق من هست....برو اونجا.....وسیله داره.....تازه هم هست^:Kook
^باشه و.....^:Clara
^و؟؟؟؟...^:Kook
^ازت ممنونم،ممنونم که حواست بهم هست....برات جبران میکنم^:Clara
^قربونت برم،من چون دوست دارم اینکارو میکنم،جبران نیاز نیست.....برو بخواب^:Kook
^باشه^:Clara
'به سمت اتاق رفتو وارد شد..تمام وسایل اتاق تمیزو سالم بودند پس با خیال راحت رفتو روی تخت دراز کشید.....با خودش فکر میکرد'
^پس عشق اینطوریه......بیمنت به اون کسی که دوسش داری عشق میورزی....ولی....ولی اگه به آدم اشتباهی تمام عشقتو بدی چی؟اون موقع چیکار باید کرد؟؟وقتی بره تو میمونی با قلب شکستت؟؟؟عشق اشتباهی؟؟ اگه این عشقه عشق تباهیه عمره!!!^:Clara
^نه اینطور نیست!!^:Kook
^چی؟؟؟تو کی اومدی؟؟؟^:Clara
^فقط همین که عشق تباهیه عمره رو شنیدم^:Kook
^او....باشه^:Clara
^عشق تباهیه عمر نیست^:Kook
^چرا همچین حرفی میزنی؟؟^:Clara
'پسر رفت و روی تخت،کنار دخترک نشست و دستش را گرفت'
^عشقو تجربه نکردی؟؟^:Kook
^من....من....خب....مطمئن نیستم...^:Clara
^وقتی عاشق میشی.....هربار که میبینیش.....قلبت تند تند میزنه.....تمام ناراحتیا و حسای بدت ازت گرفته میشه.....عشق دقیقا مثل یه مسکن برای هر درده^:Kook
^ولی.....ولی اگه اون عشق اشتباه باشه.....اگه عاشق آدم اشتباهی بشی....اونوقت چی؟؟^:Clara
^از نظر یه بار امتحانش....به یه بار ضررش میعرضه...برلی مثال....تو ماهو دوست داری؟^:Kook
^خیلی^:Clara
*کامنت*
۱.۹k
۰۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.