پارت هشت
پارت هشت
(دیان/ فابیان٪)
٪به نظرت داره چه غلطی میکنه
/کی؟ یونگی؟
٪اره
/چطور؟
٪زنگ زده بهم شماره کای و یوگیوم رو میخواست
/اتفاقا به منم زنگ زد
٪چی گفت؟
/گفت کـ....ایووووول، خوردییییی!
٪حساب نییییست داشتم حرف میزدممم
/هه دیگه من بردم به هر حال
٪باشه بابا تو بردی، حالا بگو...چی گفتش؟
/گفتش که اگه دشمنت تو بار خواب باشه و یه عالمه گرگ و پلگم اونجا باشه و ادرس خونش هم ندونی، چیکار میکنی؟
٪بعد تو چی گفتی؟
/گفتم میارمش خونه چون بار واسه خوابیدن خطر ناکه
٪خب ریدیییی
/چرا؟!
٪🤦🏻♂️🤦🏻♂️
٪فک کنم مهمون داریم
/مهمون چه یهویی
٪ببین بدبختمون کردی
/وااا، چرا خببب؟
٪چو...
*صدا زنگ خونه*
یوگیوم و کای از روی مبل پریدن و با دو خودشون رو به سمت در رسوندن، حتی خدمتکار بدبخت هم کُپ کرد. درو باز کردن و...
-سیلام....
٪/...............
-عاااا، خب... اگه بزارید بیام تو توضیح میدم که چیشده...
/٪..............
-دستم افتااااد، از ماشین تا اینجا تو بغلم بود....حالا...
یوگ و کای از جلوی در رفتن کنار و یونگی وارد شد و جیمین رو، رو مبل گذاشت
-خببب...
/سوالت واسه این بود؟
٪شماره اونا رو واسه چی میخواستی پسسسس؟ مگه نگفتم زنگ بزن بیان ببرنش؟!
-خب بیایید بشینیددددد
/ریدی با این کارات
-😑😑😑
کای و یوگیوم رفتن نشستن کنار هم و جیمین هم رو مبل بغل یونگی خواب بود *منظورم کنارشه*
٪خب بنال ببینم
/توضیححح...؟
-خب بیینید من تو بار بودم که جیمین رو دیدم، ینی اولش نشناختمش و بعد از سوییشرتش شناختمش، اولش اهمیت ندادم بعد که دیدم هم مسته هم یه پسره داره بهش گیر میده نتونستم ازش رد شم و خلاصه شر پسره رو کم کردم و بعدم رفتم دسشویی و اومدم که دیدم جیمین خوابه و خلاصه شماره ها شونو از کای گرفـ...
/وایسا وایسا وایسا
-چیه؟
/یه سوال میپرسم عصبی نشو
-یا خدا، بپرس ببینم
/اولش که خواب بود.....انصافا چه فکری کردی؟
-اینکه چه غلطی کنم حالا؟
/نه نه منظورم اینه که دلت نخواسـ...
-نههههههه نه نه نه
/باشه بابا چته
-منحرف🤦🏻♂️
٪واقعا باعث خجالته که تو داداشمی
/مرگ
-خب خلاصه که زنگ زدم کسی جواب نداد بعدش زنگ زدم به تو و اینو گفتی و منم عمل کردم و تامام
٪خب حالا جناب باهوششش، کجا بخوابه؟
-رو سر من....خب رو مبل دیگه
/٪نهههه
-مررررگ، چرااااا؟
/ما میخواییم تا صب فیفا بزنیم
-خب اروم بازی کنید
٪/نمیخواییم
-پس شما ها بازی کنید، منم تو اتاق شما ها میخوابم، جیمینم میزارم تو اتاق خودم... چطوره؟
/٪اوکی
-پس شب بخیر
٪/شب بخیر
باز جیمینو بلند کردم و با کلی بدبختی از پله ها بردمش بالا و رسیدم به اتاقم و گذاشتمش رو تختم و سوییشرتش رو در اوردم و زیرش فقط یه تیشرت سفید داشت. خوابوندمش و پتو رو کشیدم روش و یه ذره تکون خورد و به پهلو شد و....
نظرررر؟
(دیان/ فابیان٪)
٪به نظرت داره چه غلطی میکنه
/کی؟ یونگی؟
٪اره
/چطور؟
٪زنگ زده بهم شماره کای و یوگیوم رو میخواست
/اتفاقا به منم زنگ زد
٪چی گفت؟
/گفت کـ....ایووووول، خوردییییی!
٪حساب نییییست داشتم حرف میزدممم
/هه دیگه من بردم به هر حال
٪باشه بابا تو بردی، حالا بگو...چی گفتش؟
/گفتش که اگه دشمنت تو بار خواب باشه و یه عالمه گرگ و پلگم اونجا باشه و ادرس خونش هم ندونی، چیکار میکنی؟
٪بعد تو چی گفتی؟
/گفتم میارمش خونه چون بار واسه خوابیدن خطر ناکه
٪خب ریدیییی
/چرا؟!
٪🤦🏻♂️🤦🏻♂️
٪فک کنم مهمون داریم
/مهمون چه یهویی
٪ببین بدبختمون کردی
/وااا، چرا خببب؟
٪چو...
*صدا زنگ خونه*
یوگیوم و کای از روی مبل پریدن و با دو خودشون رو به سمت در رسوندن، حتی خدمتکار بدبخت هم کُپ کرد. درو باز کردن و...
-سیلام....
٪/...............
-عاااا، خب... اگه بزارید بیام تو توضیح میدم که چیشده...
/٪..............
-دستم افتااااد، از ماشین تا اینجا تو بغلم بود....حالا...
یوگ و کای از جلوی در رفتن کنار و یونگی وارد شد و جیمین رو، رو مبل گذاشت
-خببب...
/سوالت واسه این بود؟
٪شماره اونا رو واسه چی میخواستی پسسسس؟ مگه نگفتم زنگ بزن بیان ببرنش؟!
-خب بیایید بشینیددددد
/ریدی با این کارات
-😑😑😑
کای و یوگیوم رفتن نشستن کنار هم و جیمین هم رو مبل بغل یونگی خواب بود *منظورم کنارشه*
٪خب بنال ببینم
/توضیححح...؟
-خب بیینید من تو بار بودم که جیمین رو دیدم، ینی اولش نشناختمش و بعد از سوییشرتش شناختمش، اولش اهمیت ندادم بعد که دیدم هم مسته هم یه پسره داره بهش گیر میده نتونستم ازش رد شم و خلاصه شر پسره رو کم کردم و بعدم رفتم دسشویی و اومدم که دیدم جیمین خوابه و خلاصه شماره ها شونو از کای گرفـ...
/وایسا وایسا وایسا
-چیه؟
/یه سوال میپرسم عصبی نشو
-یا خدا، بپرس ببینم
/اولش که خواب بود.....انصافا چه فکری کردی؟
-اینکه چه غلطی کنم حالا؟
/نه نه منظورم اینه که دلت نخواسـ...
-نههههههه نه نه نه
/باشه بابا چته
-منحرف🤦🏻♂️
٪واقعا باعث خجالته که تو داداشمی
/مرگ
-خب خلاصه که زنگ زدم کسی جواب نداد بعدش زنگ زدم به تو و اینو گفتی و منم عمل کردم و تامام
٪خب حالا جناب باهوششش، کجا بخوابه؟
-رو سر من....خب رو مبل دیگه
/٪نهههه
-مررررگ، چرااااا؟
/ما میخواییم تا صب فیفا بزنیم
-خب اروم بازی کنید
٪/نمیخواییم
-پس شما ها بازی کنید، منم تو اتاق شما ها میخوابم، جیمینم میزارم تو اتاق خودم... چطوره؟
/٪اوکی
-پس شب بخیر
٪/شب بخیر
باز جیمینو بلند کردم و با کلی بدبختی از پله ها بردمش بالا و رسیدم به اتاقم و گذاشتمش رو تختم و سوییشرتش رو در اوردم و زیرش فقط یه تیشرت سفید داشت. خوابوندمش و پتو رو کشیدم روش و یه ذره تکون خورد و به پهلو شد و....
نظرررر؟
۴.۸k
۱۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.