پارت ۲۴
#پارت_۲۴
یهو بی هوا دستمو گرفت و با هم از استدیو زدیم بیرون.منو دنبال خودش میکشوند فقط...
_سوئیچتو بده!
+واسه چی؟
_حرف نزن بده من
بی تربیت زورگو.
سوئیچمو دادم بهش.نشست پشت فرمون...خودمم سمت شاگرد نشستم...با سرعت حرکت کرد...بعد چن دقیقه جلو یه بیمارستان نگه داشت.دستت میشکست همون دیشی نمیزدی که الان نیایم اینجا؟
+واسه چی منو آوردین اینجا؟
_پیاده شو...باید لبتو نشون بدی
+هیچی نیس...دکتر نمیخواد که
_پیاده شو!
اَه همش زور میگه..دلم میخواد بشینم همینجا از دستش گریه کنم.هرجا میرفت فقط دنبالش میرفتم.رفتیم تو اتاق دکتر.خودش همه چیو توضیح داد.جالب اینجا بود که میگفت دست یه بچه خورده زیر لیوانم.دکتر اومد سمت من گفت که دهنمو بازکنم...با دیدن زخم دهنم دکتر قیافش درهم شد.دستشو زد رو لثم که آخم درومد.
_درد میکنه یا میسوزه؟
+جفتش
_شیشه توشه
وای نه خدایا...به قیافه آرتتین نگاه کردم قشنگ پشیمونی از چشاش میزد بیرون.
+باید چیکار کنم؟
_همین الان بیهوشتون میکنم...بعدم شیشه رودرمیارم.
+نه...میشه فردا اول صبح بیام؟
_هیچی نباید جز نوشیدنی بخوریا...هم درد خودت بیشتر میشه هم کار من سختتر...فردا ساعت 8 اینجا باشید
+باشع ممنون
از اتاق دکتر اومدیم بیرون
_ترسیدی؟
+هه!...دیگه اونقدرام سوسول نیستم...فقط الان دیروقته از خانواده منم هیچکس از این زخم خبر نداره....حتی آلما....صبح خودم میام درستش میکنم...
سوئیچ که تو دستش بود از دستش درآوردم و سوار ماشین شدم و بدون اینکه تعارف کنم که برسونمش حرکت کردم.
**********************************
صبح رفتم بیمارستان...شیشه رو از لثم درآورد...دردش بهتر شد...
_چرا با شوهرت نیومدی؟
+شوهرم؟
_آره...همون آقایی که دیشب آوردت
آها آرتینو میگه...اصن حوصله توضیح دادن نداشتم..بخاطر همین گفتم کار داشت منم خودم اومدم....دفترچمو از دست دکترگرفتم و رفتم سمت استدیو....اونروز کار خاصی نداشتیم ...همینجور نشسته بودم که گوشیم زنگ خورد.
+جانم؟
_سلام...آنا پاشو بیا دیگه حوصلم سررفتع
+باشه اومدم!
به مامانم گفته بودم میرم خونه تانیا اینا.گیتارمو ورداشتم و از همه به غیر از آرتین خدافظی کردم.
ماشینمو جلو خونه تانیا اینا پارک کردم و بعد از زدن آیفون رفتم تو.با مامانش سلام احوالپرسی کردم
(واقعا حمایتاتون بهم انرژی میده به قول امیر عااااااااشقتونم❤ ❤ ❤ ❤ )
یهو بی هوا دستمو گرفت و با هم از استدیو زدیم بیرون.منو دنبال خودش میکشوند فقط...
_سوئیچتو بده!
+واسه چی؟
_حرف نزن بده من
بی تربیت زورگو.
سوئیچمو دادم بهش.نشست پشت فرمون...خودمم سمت شاگرد نشستم...با سرعت حرکت کرد...بعد چن دقیقه جلو یه بیمارستان نگه داشت.دستت میشکست همون دیشی نمیزدی که الان نیایم اینجا؟
+واسه چی منو آوردین اینجا؟
_پیاده شو...باید لبتو نشون بدی
+هیچی نیس...دکتر نمیخواد که
_پیاده شو!
اَه همش زور میگه..دلم میخواد بشینم همینجا از دستش گریه کنم.هرجا میرفت فقط دنبالش میرفتم.رفتیم تو اتاق دکتر.خودش همه چیو توضیح داد.جالب اینجا بود که میگفت دست یه بچه خورده زیر لیوانم.دکتر اومد سمت من گفت که دهنمو بازکنم...با دیدن زخم دهنم دکتر قیافش درهم شد.دستشو زد رو لثم که آخم درومد.
_درد میکنه یا میسوزه؟
+جفتش
_شیشه توشه
وای نه خدایا...به قیافه آرتتین نگاه کردم قشنگ پشیمونی از چشاش میزد بیرون.
+باید چیکار کنم؟
_همین الان بیهوشتون میکنم...بعدم شیشه رودرمیارم.
+نه...میشه فردا اول صبح بیام؟
_هیچی نباید جز نوشیدنی بخوریا...هم درد خودت بیشتر میشه هم کار من سختتر...فردا ساعت 8 اینجا باشید
+باشع ممنون
از اتاق دکتر اومدیم بیرون
_ترسیدی؟
+هه!...دیگه اونقدرام سوسول نیستم...فقط الان دیروقته از خانواده منم هیچکس از این زخم خبر نداره....حتی آلما....صبح خودم میام درستش میکنم...
سوئیچ که تو دستش بود از دستش درآوردم و سوار ماشین شدم و بدون اینکه تعارف کنم که برسونمش حرکت کردم.
**********************************
صبح رفتم بیمارستان...شیشه رو از لثم درآورد...دردش بهتر شد...
_چرا با شوهرت نیومدی؟
+شوهرم؟
_آره...همون آقایی که دیشب آوردت
آها آرتینو میگه...اصن حوصله توضیح دادن نداشتم..بخاطر همین گفتم کار داشت منم خودم اومدم....دفترچمو از دست دکترگرفتم و رفتم سمت استدیو....اونروز کار خاصی نداشتیم ...همینجور نشسته بودم که گوشیم زنگ خورد.
+جانم؟
_سلام...آنا پاشو بیا دیگه حوصلم سررفتع
+باشه اومدم!
به مامانم گفته بودم میرم خونه تانیا اینا.گیتارمو ورداشتم و از همه به غیر از آرتین خدافظی کردم.
ماشینمو جلو خونه تانیا اینا پارک کردم و بعد از زدن آیفون رفتم تو.با مامانش سلام احوالپرسی کردم
(واقعا حمایتاتون بهم انرژی میده به قول امیر عااااااااشقتونم❤ ❤ ❤ ❤ )
۳.۷k
۲۸ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.