همسایه های خشن من ۱۳
همسایه های خشن من ۱۳
+داشتم با پسرا حرف میزدم که
دکتر آمد
: سلام خوبی
+سلام بله ممنون
+این دوستام زخمی شده
: باشه مشکلی نیست العان درستش میکنم
+مرسی
_میگم ات اشکالی نداره که ایشون صورتت رو دید
+نه ایشون دوست بابام هستن
نامی: حالا که حرفش شد پدرت کیه
+سریع پسر خاله نشو
∆سلام خانم
+سلام آقای محترم
∆چه خبر
+سلامتی.چی شده این ورا
∆دعوت شدیم به یه مهمونی
+اوه حتما
_امم چیزه میشه نگا کنین ببینین که اسم ماهم در آمده یا نه
∆ باش
+کی دعوتیم
∆شبی
+امشب
∆ آره
+خوبه
∆اممم بزار نگاه کنم ببینم اسمتون در امده
+اها
∆اره درآمده
جیمین: آخ جون
شوگا : بچها درجریانین که ما گروگانیم؟
جیمین ؟اووو
+اههم. میگم اگه میخواین می تونین بیایین
_ولی چطور میتونی به ما اعتماد کنی
+دیگه
ویو شب ات
لباسم رو پوشیدم یکم بازه ولی مشکلی نیست
یه ارایش کمرنگ کردم و رفتم پایین
ویو کوک
لباس پوشیدم و یه ادکلن تلخ زدم و رفتم پایین
که دیدم اتم داره میاد پایین این چه لباسیه
_اهم میگم یادت رفته ماسک بزنی
+۱۰, نفر اول دوستامن و منو میشناسن جدیدن یکیشون فوت شده و برای همین شماره شماره ۱۰ رو گرفتین
_اهان بریم
+بریم
ویو کوک داخل مهمانی
از اول تا آخر چشام روی ات بود و اون لباس لعنتیش خیلی بازه
و هی با پسرا حرف میزنه داره عصابمو خرد میکنه
ته ته: کوک حالت خونه داری عرق میکنی
_اره
_نه دیگه نمیتونم تحمل کنم که.......
# سناریو#اسمات#وانشات#فیک#کوک
+داشتم با پسرا حرف میزدم که
دکتر آمد
: سلام خوبی
+سلام بله ممنون
+این دوستام زخمی شده
: باشه مشکلی نیست العان درستش میکنم
+مرسی
_میگم ات اشکالی نداره که ایشون صورتت رو دید
+نه ایشون دوست بابام هستن
نامی: حالا که حرفش شد پدرت کیه
+سریع پسر خاله نشو
∆سلام خانم
+سلام آقای محترم
∆چه خبر
+سلامتی.چی شده این ورا
∆دعوت شدیم به یه مهمونی
+اوه حتما
_امم چیزه میشه نگا کنین ببینین که اسم ماهم در آمده یا نه
∆ باش
+کی دعوتیم
∆شبی
+امشب
∆ آره
+خوبه
∆اممم بزار نگاه کنم ببینم اسمتون در امده
+اها
∆اره درآمده
جیمین: آخ جون
شوگا : بچها درجریانین که ما گروگانیم؟
جیمین ؟اووو
+اههم. میگم اگه میخواین می تونین بیایین
_ولی چطور میتونی به ما اعتماد کنی
+دیگه
ویو شب ات
لباسم رو پوشیدم یکم بازه ولی مشکلی نیست
یه ارایش کمرنگ کردم و رفتم پایین
ویو کوک
لباس پوشیدم و یه ادکلن تلخ زدم و رفتم پایین
که دیدم اتم داره میاد پایین این چه لباسیه
_اهم میگم یادت رفته ماسک بزنی
+۱۰, نفر اول دوستامن و منو میشناسن جدیدن یکیشون فوت شده و برای همین شماره شماره ۱۰ رو گرفتین
_اهان بریم
+بریم
ویو کوک داخل مهمانی
از اول تا آخر چشام روی ات بود و اون لباس لعنتیش خیلی بازه
و هی با پسرا حرف میزنه داره عصابمو خرد میکنه
ته ته: کوک حالت خونه داری عرق میکنی
_اره
_نه دیگه نمیتونم تحمل کنم که.......
# سناریو#اسمات#وانشات#فیک#کوک
۱۱.۰k
۲۴ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.