ویو کوک
ویو کوک
کوک: بیداری
ات:....
کوک: با توام
ات:..
کوک: پس بیداری
ات: چی میخوای
کوک: هیچی
ات: پس برو بیرون
کوک: مگه نگفتم از این ب بعد اتاق من میخوابی
ات: حالا هر چی
کوک: الان خوابت میاد
ات: کم و بیش
کوک: پس پاشو بریم پایین یچی بخورر
ات: گشنم نیس
کوک: میدونم گشنته پاشو
ات: نخیرم ولم کن دیگه
کوک: چه مرگته( داش یعنی واقعا نمیدونی)
کوک: اها بخواطر صبح
ات: ..
کوک: خب همیشه حقیقت دردناکه
ات: خب پس چرا میخوای با ی ادم زشت غذا بخوری
کوک: چون تو الان بارداریو بچم ضعیف میمونه اگه چییزی نخوری
ات: اها پس نگران بچتی
کوک: اره ( دوستان کوک دار چاخان میگه )
ات: باشه میام
رفتیم پایین ات رو اپن نشستو سیب میخورد که صدا در امد
رفتم درو باز کنم که نایون بود
نایون: هاایی ددی
______________________________________________
بچه ها ادمین مثل من کجا پیدا میشه که انقدر پارت در ی ساعت بزاره☺
کوک: بیداری
ات:....
کوک: با توام
ات:..
کوک: پس بیداری
ات: چی میخوای
کوک: هیچی
ات: پس برو بیرون
کوک: مگه نگفتم از این ب بعد اتاق من میخوابی
ات: حالا هر چی
کوک: الان خوابت میاد
ات: کم و بیش
کوک: پس پاشو بریم پایین یچی بخورر
ات: گشنم نیس
کوک: میدونم گشنته پاشو
ات: نخیرم ولم کن دیگه
کوک: چه مرگته( داش یعنی واقعا نمیدونی)
کوک: اها بخواطر صبح
ات: ..
کوک: خب همیشه حقیقت دردناکه
ات: خب پس چرا میخوای با ی ادم زشت غذا بخوری
کوک: چون تو الان بارداریو بچم ضعیف میمونه اگه چییزی نخوری
ات: اها پس نگران بچتی
کوک: اره ( دوستان کوک دار چاخان میگه )
ات: باشه میام
رفتیم پایین ات رو اپن نشستو سیب میخورد که صدا در امد
رفتم درو باز کنم که نایون بود
نایون: هاایی ددی
______________________________________________
بچه ها ادمین مثل من کجا پیدا میشه که انقدر پارت در ی ساعت بزاره☺
۱۷.۵k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.