ویو کوک
ویو کوک
یچی دیگه رو برداشتم
کوک: مثلا این مگه صورتت دفتر نقاشیه سیاه ش کنی اصلا این چی هس
ات: خط.. چش( بغض
یچی دیگه بر داشتم
کوک: یا این چی کار میکنه اب رنگه؟
ات: نخیررر سایه چشه( بغض شدید
کوک: حالا هر چی
کوک: وقتی خودت زشتی چرا بد ارش میکنی
کوک: دیگه اینطوری نکن روم نمیشه بات بیام بیرون
اا: باشه باشه فهمیدم زشتم الانم بروبیرون ( گریه
کوک: ...
ات: گفتم برو
کوک: باشه بابا
رفتم بیرونو درو کوبیدم
صدا گریه هاش میومد
حقشه نباید انقدر خ شگل میکرد
ویو ات
مرتیکه عوضیی
انقدر ازم بدت میاد خو مگه مجبورت کردم بزار برم پی زندگیم
انقدر گریه کردم که خوابم برد
ویو کوک
حدود ساعت ۱۰ رفتم بش سر بزنم وقتی وارد اتاق شدم خواب بودش
منم رفتم بغلش دراز کشیدم ک برگشت پشت بهم
وای خدا این دختره میدونه بدم میاد هعی پشتشو بم میکنه
یچی دیگه رو برداشتم
کوک: مثلا این مگه صورتت دفتر نقاشیه سیاه ش کنی اصلا این چی هس
ات: خط.. چش( بغض
یچی دیگه بر داشتم
کوک: یا این چی کار میکنه اب رنگه؟
ات: نخیررر سایه چشه( بغض شدید
کوک: حالا هر چی
کوک: وقتی خودت زشتی چرا بد ارش میکنی
کوک: دیگه اینطوری نکن روم نمیشه بات بیام بیرون
اا: باشه باشه فهمیدم زشتم الانم بروبیرون ( گریه
کوک: ...
ات: گفتم برو
کوک: باشه بابا
رفتم بیرونو درو کوبیدم
صدا گریه هاش میومد
حقشه نباید انقدر خ شگل میکرد
ویو ات
مرتیکه عوضیی
انقدر ازم بدت میاد خو مگه مجبورت کردم بزار برم پی زندگیم
انقدر گریه کردم که خوابم برد
ویو کوک
حدود ساعت ۱۰ رفتم بش سر بزنم وقتی وارد اتاق شدم خواب بودش
منم رفتم بغلش دراز کشیدم ک برگشت پشت بهم
وای خدا این دختره میدونه بدم میاد هعی پشتشو بم میکنه
۱۷.۱k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.