ان شازده کوچولو
ان شازده کوچولو
پارت ۱۲۶
ارسلان: متوجه شدم به سمت اتاق دیانا رفتم هنوز بیهوش بود اجازه ندادند بیشش بمونم رفتم به سمت دست گاه دست و پای کوچولوشون و هی تکون میدادند خیلی خوشگل بودن دلم میخواست بغلشون کنم اما نمیشد بعد دوساعت دیانا بهوش اومده بود رفتم پیشش
دیانا: ارسلان
ارسلان: جانم خوبی
دیانا: سری تکون دادم با چشام دنبال بجه ها بودم ارسلان بچه هام کجان
پارت ۱۲۶
ارسلان: متوجه شدم به سمت اتاق دیانا رفتم هنوز بیهوش بود اجازه ندادند بیشش بمونم رفتم به سمت دست گاه دست و پای کوچولوشون و هی تکون میدادند خیلی خوشگل بودن دلم میخواست بغلشون کنم اما نمیشد بعد دوساعت دیانا بهوش اومده بود رفتم پیشش
دیانا: ارسلان
ارسلان: جانم خوبی
دیانا: سری تکون دادم با چشام دنبال بجه ها بودم ارسلان بچه هام کجان
- ۲.۴k
- ۳۰ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط