عشق تحت تعقیب

عشق تحت تعقیب
بخش بیست‌ویکم
شدو
واقعا سونیک خیلی لوس بازی از خودش در میاره. به هرحال من باید روی متن فیلم تمرکز کنم. رسیدیم خونه و بعد از ناهار یکم استراحت کردیم.
سونیک: خب تنبلی دیگه کافیه زود باش باید متن فیلمت رو حفظ کنی.
_ آخه الان؟؟!
سونیک: اگه از الان بشینی و تمرین نکنی برات بد تموم میشه پس چرا من همیشه متن‌هامو خوب بلدم. تازه باید حرکات رو هم یاد بگیری.
_ خیلی خب باشه بریم، ببینم اگه توهم نقشی توی این فیلم داری متنت کو؟
سونیک: فکر کردی یادم میره ایناهاش بیا باهم شروع به تمرین کنیم.
سونیک منو بلند میکنه و میبره به اتاقی که همیشه متن فیلم‌هاشو اونجا تمرین میکنه.
سونیک: خب اول از همه باید لحن مناسب، حالت چهره و حرکات رو خوب یاد بگیری این مهمترین بخشه یه بازیگر با استعداده. شروع کن!
خب شروع کردم به خوندن متن‌ها و سونیک بهم میگفت که کی و کجا اینطوری باشم....وای پسر این خیلی سخته!! ترجیح میدم هشتاد نفرو بکشم اما این کارو نکنم...حدود دو ساعتی تمرین کردیم و من از پا افتادم.
سونیک: فکر کنم دیگه کافی باشه از قیافه‌ات معلومه داری میگی تمومششش کنننن!!( با خنده).
_ معلومه من تا حالا فیلم بازی کردم مگه! حالا تو متن فیلمت رو بخون آقای بازیگر ندیدم که متن‌های خودت رو بخونی.
سونیک: هرچی شما بگید.
سونیک شروع میکنه به متن خودش. حالات و لحن مناسب رو توی نقشش اجرا میکنه، صبر کن....چرا یهو وایستاد...
_ سونیک...هیی چیشد؟؟ سونیک؟؟؟
دیدم دستاش داره میلرزه و کاغذ رو داره فشار میده. قلبش داشت تند میزد اینو از نفس‌نفس زدن‌هاش فهمیدم.
سونیک: من...من یه لحظه باید برم بیرون اینو‌...بگیر.
و باسرعت از اتاق میره بیرون. یعنی این متنش چیه که اینقدر ترسوندتش؟؟ شروع کردم به خوندنش صبر کن...این متن...سونیک!!
دیدگاه ها (۲۱)

عشق تحت تعقیب بخش بیست‌ودومشدورفتم دنبال سونیک اما انگار غیب...

عشق تحت تعقیب بخش بیست‌وسومسونیک وقتی که شدو بغلم کرد احساس ...

عشق تحت تعقیب بخش بیستم سونیکاین موضوع انگار درباره زندگی شد...

عشق تحت تعقیب بخش نوزدهم شدوخب اقلا خوشحالم‌ که تونستم سونیک...

میخوام یکم از پسر عمومم براتون بزارم 😂خیلی اوسکلی به من میگه...

🐰 : از کجا شروع کنم ؟🐰 : باشه باشه شروع میکنم ، دارم دیوانه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط