دخترباغبان

#دختر_باغبان🌱

#پارت_78

+چشمم خورد به یونگی که داشت به سمت رونا می‌رفت و گونه رونا رو بوسید.

لارا:خب خواهرت به حساب نمی........

ــ گفتی خوشگل ترین منم همون کاری که تو گفتی کردم.

رونا:خب بسه بیاین بقیه بازی رو کنیم.

همه:باشه

رونا:ا/ت اینبار تو بچرخون.

+باشه
بطریو چرخوندم که افتاد به سمت رونا و لونا.

رونا:خب لونا خانم چند وقته با جیمین تو رابطه ای؟

لونا:یه ماه.

+یه ماه آخه تو یه هفتس که با جیمین آشنا شدی(تو ذهنش

لارا:من میچرخونم اینبار.

رونا:خب بچرخون.

+لارا بطریو چرخوند و افتاد به من و رونا.

رونا:خوبب
چند وقته یونگیو میشناسی؟

+یکم سوال هیجانی بپرس.
چهار ماهه.

جیمین:حوصلتون سر نرفته بیاین یه بازی دیگه کنیم.

لونا:چه بازی؟

جیمین: نمیدونم.

رونا: وقتی نمیدونی چرا گوه اضافی میخوری.

ــ رونا بس کن دیگه یه امشبو.

رونا:باش.

لارا: نظرتون چیه امشبو استراحت کنیم فردا صبح همه باهم بریم تو ساحل.

جیمین:فکر خوبیه.

رونا:من دیگه میرم می‌خوابم.

+رونا رفت منم بی توجه به یونگی پشت سر رونا رفتم توی اتاقم.
لباسامو عوض کردم و روی تخت دراز کشیدم.
بعداز چند مین یونگی اومد داخل اتاق.
پتو رو کشیدم روی سرم و خودمو زدم بخواب.

ــ خوابی؟
ا/ت؟
+یونگی اومد و از پشت بغلم کرد.

ــ که اینطور مثلاً خوابی.

+هی ولم کن.

ــ چت شده؟

+چیم شده.
قشنگ رفتی کنار لارا خانمت با ناز نشستی منم که اینجا بوقم.

ــ پس حسودی کردی.

+میخوای حسودی نکنم(حرصی

ــ فقط کنارش نشس‌........

+فقط نشستی؟همش سرشو می‌ذاشت روشونت.

ــ فقط همین بود که.

+پس بهت میگفت عزیزم چی؟

ادامه دارد.................🌱
دیدگاه ها (۲)

#دختر_باغبان 🌱#پارت_79ــ ببخشید.+همین؟ــ میخوای یجور دیگه از...

#دختر_باغبان 🌱#پارت_80لارا:هی چیکار می‌کنی مگه نمی‌بینی دستش...

#دختر_باغبان 🌱#پارت_77+و بعد دستمو محکم گرفت و از پله ها بال...

#دختر_باغبان 🌱#پارت_76حدود قسمت یازدهم فیلمم رو داشتم نگاه م...

پارت ۲۶:ویو جیمین:خیلی خب...باشه رونا خانوم...واست دارم....ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط