اسم فرشته کوچولو من

اسم فرشته کوچولو من
پارت ۲۶
[ ویو هارین]
اونقدر فکر کردم که کم کم خوابم برد
--------------
تو خواب نازنینم بودم که با صدای در اتاق بلند شدم
خواستم تکون بخورم ولی جونگ کوک محکم بغلم کرد بود
یک دقیقه وقتی جونگ کوک بغلم خوابیده کی در باز کرد
برگشتم به سمت در که قامت اون پسر الدنگ داخل در نمایان شد
به چارچوب در تکیه داد بود داشت نگامون می کرد
و لبخنده شیطونی داشت
نگاهی بهش کردم و حالت طلب کارانه گفتم:
هارین: در زدنم که بلد نیستی وحشی
خندید
هاجون: تو این وضعیت نباید خجالت بکشی....( خنده شیطونی)
خودم به سختی از جونگ کوک جدا کردم
و سر پا ایستادم
یهو صدای خابالو جونگ کوک اومد
جونگ کوک: هارین بخواب خوابم میاد
یهو هاجون خر مغز با خنده گفت
هاجون: بخاطر این الدنگ اینقدر با عجله اومدی خونه
جونگ کوک با صدای هاجون بلند شد سرجاش نشست
هارین: میگم تو تا کلت نشکونم آدم نمیشی... الدنگ تویی بزغاله
هاجون: گوه نخور گوساله
هارین: ببین منو ( عصبی)
هاجون: ببین منو گگگگ ( اداشو در آورد)
با شتاب به سمتش حمله ور شدم که سریع با دو دوید
کور خونده دنبالش دویدم
هارین: وایسا ببینم
سریع رفت طبقه پایین و پشت یکی از مبل ایستاد
نفس نفس می زد
هاجون: وحشی نیا
هارین: پیر مرد حتی نتونستی دو قدم بدوی
هاجون: پیر مرد ؟ دختره شل مغز
از روی میز گلدونی برداشتم پرتش کردم که جا خالی داد
هاجون: هاها نخورد ( خنده)
از رو مبل پریدم روش که در ثانیه گرفتم
هارین: ولم کن بزغاله کتک می خوریا ( داد)
هاجون: الان تو کتک می خوری.‌‌...الان داخل بغلمی ( خنده)
اون ولم نمی کرد منم داشتم باهاش دعوا می کردم که جونگ کوک
از پله پایین اومد
وقتی ما دید اخم کرد
هاجون: داداش بین جوجه تو گرفتم....بهتر بگم خروس جنگیت ( خنده)
هارین: جونگ کوک رفیق شل مغزت ولم نمی کنه ( جیغ داد)
وقتی کامل از پله ها اومد پایین
جونگ کوک: هاجون ولش کن ( اخم)
یهو هاجون خر مغز ولم کرد که محکم با زمین برخورد کردم
هارین: آخ وحشی..... جونگ کوک این وحشی آدم کن
جونگ کوک رفت رو مبل نشست
و اخم کرد
دیدگاه ها (۳)

اسم فرشته کوچولو من پارت ۲۷[ویو جونگ کوک]با تکون خوردن هارین...

پسرکی زیر نور ماه در حالی که با فرشته روبروش در حال رقص بود ...

اسم فرشته کوچولو من پارت ۲۵ [ویو جونگ کوک]کدوم خری به این جو...

اسم فرشته کوچولو من پارت ۲۴ [ویو هارین]وای دوباره از بابا بز...

"سرنوشت "p,20...زنی رو توی عمارت دیدم که بچه ی گوگولی و خجال...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط