اسم فرشته کوچولو من

اسم فرشته کوچولو من
پارت ۲۴
[ویو هارین]
وای دوباره از بابا بزرگ دور شدم تو راه برگشت خونه بودیم
هارین: خسته ای
خیلی سرد جواب داد
جونگ کوک: هوم
هارین: من بجات رانندگی کنم ؟
نگاهی بهم کرد
جونگ کوک: مگه مغز خر خوردم که به تو اجازه رانندگی بدم
هارین: مگه من چمه ( عصبانی - کیوت)
جونگ کوک: چت نیست.... خیلی بچه هستی
هارین: من گواهی نامه دارم
جونگ کوک: مگه به بچه‌ها هم گواهی نامه می دن
هارین: بی ادب.... اصلأ باهات قهرم
جونگ کوک: اصلأ بیا رانندگی کن
ماشین نگه داشت جامون عوض کردیم
نیشخندی بهش زدم
هارین: تلافی که بهم گفتی بچه بد جور سرت در میارم
ماشین روشن کردم
با سرعت نور می روندم با یک دست لایی می کشیدم
محکم خودش گرفته بود
اونقدر سریع بودم که فکر کردم دارم پرواز می کنم
جونگ کوک: کدوم خری بهت گواهی نامه داده
تو ده مین رسیدیم به عمارت جلوی در خونه محکم توقف کردم
خودم خیلی راحت پیاده شدم
اونم پیاده شد
هارین: عجب رانندگی بود زود هم رسیدیم ( خنده)
جونگ کوک: یک‌بار دیگه به روانی بودنت پی بردم
دستم انداختم دور گردنش و بهش آویزون شدم
فاز بچه های لات برداشتم
هارین: داداش ما اینیم دیگه
و فهمیدم از کلمه ممنوع استفاده کردم
جونگ کوک: می خوای دوباره کلمه داداش پاک کنم ولی ایندفعه بهترش
سریع ازش جدا شدم
هارین: ول کن حالا ما یک گوهی هم خوردیم
اومد جلو از کمر به خودش چسبوندم
جونگ کوک: چقدر خوب می دونی چه گوهی خوردی